کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارد نشان یارم هر دلبری و یاری

    بینم جمال رویش از روی هر نگاری

    جز روی او نبینم از روی هر نگاری

    جز خط او نخوانم از خط هر عذاری

    عکسی از آن جمال است هر حسن و هر جمالی

    نقشی از آن نگار است هر نقش و هر نگاری

    او در دیار خاتم بوده همیشه ساکن

    من گشته در پی او سرگشته هر دیاری

    چون یار در دل من دائم قرار دارد

    پس از چه رو ندارد دل یک‌زمان قراری

    چون دست برفشاند من جان براو فشانم

    نبود ز بهر جانان بهتر ز‌جان نثاری

    گر میروی رها کن دلرا بیادگارت

    خوش باش ار بماند از دوست یادگاری

    بر جویبار گیتی بخرام تا بروید

    از سرو قامت تو هر سرو جویباری

    روز شمار دانم اندر حساب نایم

    از سرو قامت تو هر سرو جویباری

    جایی که هردو عالم از هیچ کمترانند

    من خود چه چیز باشم یا همچو من بزاری

    روی ترا بیارم از هیچ کمترانند

    از رهگذار عالم بر دیده ام غباری

    با گلشن جمالت خاریست هر دو عالم

    تا کی رسی به گلشن تا نگذری ز خاری

    تا گشته نیست هستیت بر کنج ره بمانی

    زان رو که تا تو هستی بر کنج اوست ماری

    مگذار مغربی را تا در میان درآید

    تا او درین میانست از تست برکناری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha