کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل از بند من بیدل رها شد

    نمیدانم کِه او دید و کجا شد

    مگر کاو دانه خال بتی دید

    از آن در دام زلفش مبتلا شد

    هوای دلستانی داشت در سر

    نمی دانم بعزم آن هوا شد

    مگر بودش نهانی دلربایی

    نهان از ما بر آن دلربا شد

    صفایی داشت با خوبان مهوش

    ازین جای مکدر زان صفا شد

    صدای ارجعی آمد به گوشش

    پی آن نغمه و بانگ و صدا شد

    صلای خوان وصل یار بشنید

    ببوی خوان وصلش زان صلا شد

    ز جان و از جهان بیگانه گردید

    که تا باجان و جانان آشنا شد

    دمی خالی نمیباشد ز دلدار

    از آن کز بهر آن خلوت سرا شد

    ز حال مغربی دیگر نپرسید

    از آن ساعت که از پیشش جدا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha