کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب ساقی مرا هم نقل و هم جام است و هم باده

    مدامم از لب ساقی بود مجموع آماده

    برای عکس رخسارش ولی دارم چو آیینه

    که همچون باده و جام است هم صافی و همساده

    مرا مستی که از ساقی بود بگذار تا باشد

    سر قرابها بسته در میخانه بگشاده

    نهان از خویش و بیگانه بروی از دیر و میخانه

    لب ساقی می باقی مرا همدم فرستاده

    الا ای زاهد عابد من و دیر و تو و مسجد

    مرا از نار می زیبد ترا تسبیح و سجاده

    ندادی دل بدلداری چه دانی رسم جانبازی

    که راه و رسم جانبازی نداند غیر دلداده

    بتاب از مشرق جانم الا ای مهر تابانم

    مرا بر تخت دل بنشین الا آن شاه شهزاده

    توئی چون مردم دیده از آن نامت بود انسان

    ولی چون مانده اشکی ز چشم مردم افتاده

    ترا در بندگی آزاده چون مغربی باید

    که بهر بندگی مردی بباید سخت آزاده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha