کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    این جوش که از میکده برخاست چه جوش است

    این جوش مگر از خم آن باده فروش است

    این دیده ندانم که چرا مست و خراب است

    وین عقل ندانم که چرا رفته ز هوش است

    دل باده کجا خورده ندانم شب دوشین

    کاو بیخبر و مست و خراب از شب دوش است

    این کیست که دردل گوش دل آهسته سخنگوست

    وان کیست که اندر پس این پرده بگوش است

    در گوش فلک از مه تو حلقه که انداخت

    این چرخ ندانم که چرا حلقه بگوش است

    این مهره مهر از چه برین چرخ روانست

    بر اطلس گردون ز کواکب چه نقوشست

    ای هدهد جان ره بسلیمان نتوات برد

    بر درکه او بسکه طیور است و وحوش است

    ساکن نشود بحر دل مغربی از جوش

    یارب ز چه بادست که در جنبش و جوش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha