کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن روی هر پریرویی ز حسن روی اوست

    آب حسن دلبری هر سو روان از جوی اوست

    کعبه اهل نظر رخسار جانبخش وی است

    قبله ارباب دل طاق خم ابروی اوست

    هر کسی گرچه بسوئی روی آرد ولی

    در حقیقت روی خلق جمله عالم سوی اوست

    مسکن و ماوای جانها زلف مشکینش بود

    مجمع مجموع دلها حلقه گیسوی اوست

    تابند از وی، طلب او را کسی طالب نشد

    جست و جویی گر بود باز از جست و جوی اوست

    دست رومی رخش از رنگ خطش قوتیست

    برک چشمش در پناه طره هندوی اوست

    آنکه از چشم پریرویان بصد افسونکی

    دل زمردم میرباید غمزه جادوی اوست

    هیچ گویی نیست خالی زان پریرو اینجهان

    دل بهر کوئی که می آید فراوان کوی اوست

    مغربی زان میکند میلی بکامش زانکه او

    هرکرا رنگی و بوئی هست، رنگ و بوی اوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha