کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شه من بدرد عشقت بنواز جان ما را

    که دلم ز درد یابد همه راحت و دوا را

    چو جمال خود نمائی نظرم بخویش نبود

    چو مه تمام بینم چه نظر کنم سها را

    بکمال عشقبازان نرسند خودپرستان

    بحریم پادشاهی چه محل بود گدا را

    ز خودی برآی آنگه ار نی بگوی ای دل

    که تو تا توئی نبینی سبحات کبریا را

    اگر ای کلیم داری خبری ز ذوق نازش

    ز کلام لن ترانی تو نظاره کن لقا را

    ظلمات هستی خود تو بصدق در سفر کن

    چو خضر اگر بجوئی سر چشمه بقا را

    چو بدوست انس یابی دل خود ز انس برکن

    مشناس هیچکس را چو شناختی خدا را

    بحسین خسته هر دم چو مسیح جان ببخشد

    سحری ز کوی جانان چو گذر بود صبا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha