کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى
    ذوقى است جان سپردن چون جان تو مى ستانى
    مردن بداغ دردت عيش است بى نهايت
    گشتن قتيل عشقت عمريست جاودانى
    از حال مست اين ره هشيار نيست آگه
    ساقى بيار جامى زان باده اى که دانى
    چون گريه دو چشمم غماز حال من شد
    نشگفت اگر بماند راز دلم نهانى
    بى همدمان يکدل از زندگى چه حاصل
    ذوقى چنان ندارد بى دوست زندگانى
    گر دوست جوئى اى دل از خويش بى نشان شو
    تا زو نشان بيابى در عين بى نشانى
    ايمرغ سدره منزل بگشاى بال و بر پر
    زين خارزار صورت در گلشن معانى
    يارب چه عيش باشد در گلشنى نشستن
    کايمن بود بهارش از آفت خزانى
    بر تخت ملک سرمد دارد حسين مسند
    گر بگذرد چه نقصان زين خاکدان فانى

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha