حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ٢٦٥: جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان و جهان فدايت اى آنکه به ز جانى ذوقى است جان سپردن چون جان تو مى ستانى مردن بداغ دردت عيش است بى نهايت گشتن قتيل عشقت عمريست جاودانى از حال مست اين ره هشيار نيست آگه ساقى بيار جامى زان باده اى که دانى چون گريه دو چشمم غماز حال من شد نشگفت اگر بماند راز دلم نهانى بى همدمان يکدل از زندگى چه حاصل ذوقى چنان ندارد بى دوست زندگانى گر دوست جوئى اى دل از خويش بى نشان شو تا زو نشان بيابى در عين بى نشانى ايمرغ سدره منزل بگشاى بال و بر پر زين خارزار صورت در گلشن معانى يارب چه عيش باشد در گلشنى نشستن کايمن بود بهارش از آفت خزانى بر تخت ملک سرمد دارد حسين مسند گر بگذرد چه نقصان زين خاکدان فانى حسین خوارزمی