کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    نظر کنيد که آن شهسوار ميگذرد
    قرار جان من بيقرار ميگذرد
    اگر نه قصد هلاک منش بود در دل
    چنين کرشمه کنان بر چکار ميگذرد
    دريغ صيد نزارم از آن بزارى زار
    مرا بکشت و براى شکار ميگذرد
    کمان کشيده کمين خسته چون کند جولان
    خدنگ غمزه اش از جان زار ميگذرد
    هزار طاير قدسى کند ز سينه هدف
    ز شوق تير که از شست يار ميگذرد
    اگر چه گرد برانگيخت دردش از جانم
    هنوز بر دلش از من غبار ميگذرد
    شد آشنا و بصد عشوه ام بخويش کشيد
    کنون چه بد که چو بيگانه وار ميگذرد
    بجرم آنکه شبى آستان او بوسيد
    حسين از در او شرمسار ميگذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha