کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    گرد زمين و آسمان من سالها گرديده ام
    روشن مبادا چشم من چون تو مهى گرديده ام
    تا دل بعشقت بسته ام از قيد هستى رسته ام
    چون با غمت پيوسته ام از خويشتن ببريده ام
    در خارزار آب و گل چون غنچه گشتم تنگدل
    در گلشن روحانيان منزل از آن بگزيده ام
    هر کس ببازار جهان سوداى سودى ميکند
    من سودها بفروخته سوداى تو بخريده ام
    تا جان بگلزار رضا شد عندليب جانفزا
    از قربت خار بلا ريحان راحت چيده ام
    هر کس علاج درد خود جويد پى آرام جان
    ليکن من آشفته دل با دردت آراميده ام
    چون راه علم و عقل را ديدم که پيچاپيچ بود
    اى يار من يکبارگى در عاشقى پيچيده ام
    عاقل بملک عافيت پيوسته گو تنها نشين
    کز عشق آن بالا بلا از عافيت ببريده ام
    تا چون حسين از اهل دل يابم صفاى خاطرى
    عمرى بخاک بندگى روى وفا ماليده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha