کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    اى از فروغ روى تو روشن سراى چشم
    وى خاک آستان درت توتياى چشم
    بيگانه ز آشنايم و از خويش بيخبر
    تا شد خيال روى توام آشناى چشم
    رفتى ز پيش چشم و نشستى درون دل
    گوئى گرفت خاطرت از تنگناى چشم
    شبهاى تيره ره بحريمت نبرد مى
    گر نيستى فروغ رخت رهنماى چشم
    بهر نثار پاى خيال تو روز و شب
    پر در و گوهر است مرا درجهاى چشم
    گر خون چشم من غم تو ريخت باک نيست
    شادم بدين که داد لبت خونبهاى چشم
    تا آتش دلم بخيال تو کم رسد
    پيوسته آب ميزنم اندر فضاى چشم
    در رهگذار سيل فنا پايدار نيست
    زانرو فتاده است خلل در بناى چشم
    کحل است خاکپاى تو اى حوروش کز او
    دارد حسين خسته اميد شفاى چشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha