کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    امير قافله کوس رحيل زد اى يار
    چرا ز خواب بطالت نميشوى بيدار
    ميان باديه تو خفته اى و از هر سو
    براى غارت عمر تو قاصدان در کار
    دلا نگر که رفيقان همنفس رفتند
    تو منقطع ز رفيقان بوادى خونخوار
    بشوق بند ز ميقات صدق احرامى
    که تا شوى همه عمره ز خويش برخوردار
    وقوف در عرفات شريف عرفان کن
    طواف کعبه حق از سر صفا بگذار
    اگر بصدر حرم ره نميتوانى برد
    نماى سعى که اندر حريم يابى يار
    چرا نميکنى اى دوست جان خود قربان
    چو دست داد ترا عيد اکبر از ديدار
    بگوى ترک سر و پاى از طريق مکش
    گرت کشند بزارى و گر کشند بدار
    حسين چون سفر راه کعبه در پيش است
    بهيچ يار مده خاطر و بهيچ ديار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha