کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    تا من خيال عارض تو نقش بسته ام
    نقش هوا ز لوح دل خويش شسته ام
    جستم ز قيد هستى و از ننگ عافيت
    وز دام آن سلاسل مشگين نجسته ام
    چون در کمند عشق تو جانم اسير شد
    از بند علم و وسوسه عقل رسته ام
    تا دست محنت تو گريبان جان گرفت
    من دست و دل ز دامن هستى گسسته ام
    اى مونس شکسته دلان کن عنايتى
    از روى مرحمت که بسى دل شکسته ام
    تو آفتاب دولت و من تيره روزگار
    تو عيسى زمانه و من سينه خسته ام
    خاکم بباد دادى و جانم بسوختى
    جرمم همين که دل بهواى تو بسته ام
    بنماى ماه دولت خود تا بدولتت
    آيد دو اسبه طالع بخت خجسته ام
    شد سالها که در طلب وصل چون حسين
    من بر اميد وعده فردا نشسته ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha