کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
    دلم هواى چنان سرو نازنين دارد
    که مشگ سوده بر اطراف ياسمين دارد
    ز مهر زهره جبينى شدم ستاره فشان
    که داغ بندگيش ماه بر جبين دارد
    هزار عاقل فرزانه گشت ديوانه
    از آن دو سلسله کز زلف عنبرين دارد
    کمان گرفت و کمين کرد چشم شوخش باز
    هزار فتنه و آشوب در کمين دارد
    ز همنشينى جانان تمتعى يابد
    کسى که دولت و اقبال همنشين دارد
    زهى حبيب که از بهر وحى آيت عشق
    ز جبرئيل نهانى دگر امين دارد
    بگفت عاقبت از عشق کشته خواهى شد
    حسين خود ز جهان آرزو همين دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha