کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان نیاید در نشاط، الا که بر بوی حبیب

    تا گل رنگین نبالد، خوش ننالد عندلیب

    عود خشکم؛ آتش جانسوز می‌باید، مرا

    تا ز طیب جان، دماغ حاضران گردد، ز طیب

    دولت بوسیدن پایش ندارد، هر کسی

    این سعادت نیست، الا در سر زلف حبیب

    چشم دار آخر دمی، با ما، که بادا گوش دار

    ایزد از چشم بدانت، اول از چشم رقیب

    خیز و بر ما عرضه کن ایمان، از آن عارض که باز

    در میان آورد زلفت، رسم ز ناز و صلیب

    بی‌تو جان، در تن بجایی بس غریب افتاده است

    جن من دانی به تنها چون بود حال غریب؟

    دست بیماران گرفتن، بر طبیبان واجب است

    من ز پا افتاده‌ام، دستم نمی‌گیرد طبیب

    گفتمش هرگز نشد کامیم، حاصل، زان دهن

    از وصالت نیست گویی، هیچ سلمان را نصیب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha