کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلا راه هوا خالی نخواهد بودن از گردی

    قدم مردانه نه کانجا به گردی می‌رود مردی

    خبر داری که درد او برآوردست گرد از من

    نماندست از من خاکی به غیر از درد او گردی

    چو گردم در هوا گردان ولیکن بر دلش هرگز

    نمی‌آیم رها کن تا نیاید بر دلش گردی

    دم لعل لبش خوردیم و زاهد کرد منع ما

    نکردی منع ما زاهد اگر زین می دمی خوردی

    گهی بر آب باید زد درین ره گاه بر آتش

    بباید خو فرا کردن به هر گرمی و هر سردی

    ز آب دیده سلمان نهال حسن می‌بالد

    سحابی تا نمی‌گرید نمی‌خندد رخ وردی

    نه هر رعنا و شی باشد حریف مرد درد او

    بباید عشق جانان را درون درد پروردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha