کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترک من می‌آیی و دلها به یغما می‌بری

    روی پنهان می‌کنی، دل آشکارا می‌بری

    دی دل من برده‌ای، امروز دین اکنون مرا

    نیم جانی مانده است، آن نیز فردا می‌بری

    آنچه گفتی: بود بالایش مرا ای دل منت

    منکرم زیرا که خود را بس به بالا می‌بری

    کفر زلفت را به دین من می‌خرم زیرا به دین

    سر فرو می‌آورد، لیکن تو در پا می‌بری

    من نمی‌دانم کزین دل بردنت مقصود چیست؟

    بارها گفتی: نخواهم برد، اما می‌بری

    چند گویی یک زمان آرام گیر و صبر کن

    چون کنم کارام و صبر و طاقت از ما می‌بری

    من چو وامق باختم در نرد سودایت روان

    زین روان بازی چه سودم چون تو عذرا می‌بری

    هیچ عاقل در سر کویت به پای خود نرفت

    زلف می‌آری به صد زنجیر و آنجا می‌بری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha