کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مفتاح فتوح از در میخانه طلب کن

    کام دوجهان از لب جانانه طلب کن

    آن یار که در صومعه جستی و ندیدی

    باشد که توان یافت به میخانه طلب کن

    در کوی خرابات گرم کشته بیابی

    رو خون من از ساغر و پیمانه طلب کن

    مقصود درین ره به تصور نتوان یافت

    برخیز و قدم در نه و مردانه طلب کن

    عاشق چو مجرد شد و دل کرد به دریا

    گو در دل دریا رو و دردانه طلب کن

    عشاق طریق ورع و زهد ندانند

    زهد و ورع از مردم فرزانه طلب کن

    ترک غم و شادی جهان غایت عقل است

    سر رشته این کار ز دیوانه طلب کن

    ای دل تو اگر سوخته منصب قربی

    پروانه این شغل ز پروانه طلب کن

    سر سخن عشق تو در سینه سلمان

    گنجی است نهان گشته ز ویرانه طلب کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha