کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لعل را بر آفتاب حسن گویا کرده‌ای

    ز آفتاب حسن خود، یک ذره پیدا کرده‌ای

    قفل یاقوت از در درج دهن بگشوده‌ای

    گوهر پاکیزه خویش آشکارا کرده‌ای

    در همه عالم نمی‌گنجی ز فرط کبریا

    در دل تنگم نمی‌دانم که چون جا کرده‌ای

    تا به قصد جان مسکین بر میان بستی کمر

    صدهزاران جان ز تار موی در وا کرده‌ای

    نکته‌ای با عاشقان در زیر لب فرموده‌ای

    عالمی اموات را در یکدم احیا کرده‌ای

    بعد ازین گر پیش چشمم بر کنار افکنده‌ای

    در میان مردمم چون اشک رسوا کرده‌ای

    گفته‌ای احوال ما اشک سلمان فاش کرد

    از هوای خویش کن این شکوه کزما کرده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha