کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه از جان دوست‌تر می‌دارمش

    او مرا بگذاشت، من نگذارمش

    دل بدو دادم ز من رنجید و رفت

    می‌دهم جان تا مگر باز آرمش

    آنکه در خون دل من میرود

    من چو چشم خویشتن می‌دارمش

    قالبی بی‌روح دارم می‌برم

    تا به خاک کوی او بسپارمش

    می‌دهم جان روز و شب در کار دوست

    گو مران از پیش اگر در کارمش

    روی در پای تو می‌مالم مرنج

    گر به روی سخت می‌آزارمش

    گر چه رویش داد بر بادم چو زلف

    همچنان جانب نگه می‌دارمش

    هیچ رحمی نیست بر بیمار خویش

    آن طبیبی را که من بیمارمش

    گرچه او یار منست من یار او

    من نمی‌یارم که گویم یارمش

    با دل خود گفتم او را چیستی؟

    گفت سلمان او گل و من خارمش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha