کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار دل می‌جوید و عاشق روانی می‌دهد

    چون کند مسکین در افتادست و جانی می‌دهد؟

    چون نمی‌افتد به دستش آستین وصل دوست

    بر در او بوسه‌ای بر آستانی می‌دهد

    گفت: لعلت می‌دهم کام دلت، باری مرا

    گر نمی‌بخشد لبت کامی، زبانی می‌دهد

    با وصالش می‌توانم جاودان خوش زیستن

    گر فراق او مرا یکدم امانی می دهد

    گو برون کن جان و دل هرکس که او چون جام می

    می‌رود خود را به دست دلستانی می‌دهد

    گفتمش موی تو بر زانو چه آید هر زمان؟

    گفت: پیشم شرح حال ناتوانی می‌دهد

    گفتم: از من هیچ ذکری می‌رود در حلقه‌اش؟

    گفت: سودا بین که تشویش فلانی می‌دهد

    غم مخور سلمان به غم خوردن که چرخ از خوان خویش

    هر همایی را که بینی استخوانی می‌دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha