کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز وصل او نشان بی‌نشانی می‌دهد

    جان به دیدارش امید آن جهانی می‌هد

    جوهر فر دهانش طالب دیدار را

    بر زبان جان جواب « لن ترانی» می‌دهد

    جز سرشک لاله رنگم در نمی‌آید به چشم

    کو نشانی زان عذار ارغوانی می‌دهد

    دیده بر راه صبا دارم که از خاک رهش

    می‌رسد وز گرد راهم ارمغانی می‌دهد

    زندگی از باد می‌یابم که او در کوی دوست

    می‌شود بیمار وز آنجا زندگانی می‌دهد

    نرگسش در عین مستی دم به دم چشم مرا

    ساغری از خون لبالب، دوستگانی می‌دهد

    زخم شمشیر تو را میرم که در هر ضربتی

    جان سلمان را حیات جاودانی می‌دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha