کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند

    عمرم از در راند و عمری بر زبان نامم نماند

    لطف کرد امروز و بازم خواند و دیدارم نمود

    صورتی خوشرو نمود انصاف نیکم باز خواند

    خاطرش باز آمد و دل ماند در بندش مرا

    خاطر او باد با جا، گر دل من ماند ماند

    آب چشمم دید و آمد بر من خاکیش رحم

    باد صد رحمت بر آب دیده کین آتش نشاند

    ساقیا جامی به روی دوستان پر کن که من!

    جرعه این جام را بر دشمنان خواهم فشاند

    آنچه چشمم دیده است از فرقتت، روزی مجال

    گر در افتد اشک یک یک با تو خواهد باز راند

    گر خطایی دیده‌ای از من، تو آن از من مبین

    کین گناه ایام کرد و جرمش از سلمان ستاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha