به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تیر خدنگ غمزهات، از جان ما گذشت
بر ما ز غمزه تو چه گویم، چها گذشت
وقت صباح، بر سر شمع، از ممر باد
نگذشت، آن چه بر سر ما از صبا گذشت
در حیرتم، که باد به زلف تو، چون رسید
فی الجمله چون رسید از آنجا چرا گذشت
بر ما ز آب دیده شب، دوش تا به روز
باران محتن آمد و سیل بلا گذشت
یارب چه رفت، بر سر ما دوش، کان صنم
بیگانه وش، درآمد و بر آشنا گذشت
چندان گریستیم، که من بعد اگر کسی
آید به سوی ما نتواند ز ما گذشت
سلمان دوای درد دل، از کس طلب مکن
با درد خود بساز، که کار از دوا گذشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.