کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برخیز و گوی جلوه مالک رقاب را
    تا همچو ماه اسیر کند آفتاب را
    آن چشم مست ساقی آشفتگان بس است
    در شیشه ریز از قدح امشب شراب را
    کو سنگ بی‌مروت هجران که بشکند
    این شیشه‌های وصل پر از زر ناب را
    عصمت نقاب بر رخش افکند حسن شوخ
    گم ساخت در تجلی اول نقاب را
    در خواب من در‌آمد شوق نکرده کار
    در پرده‌های دیده نگه ساخت خواب را
    نوری ز روی خویش به صبح ارمغان‌ فرست
    نوبر کند مگر ثمر آفتاب را
    گوییم شکر چشم فصیحی به صد زبان
    کآتش فروز خرمن ما کرد آب را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha