کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش از تب پیکرم چون شعله آتش بال بود
    بر لب خاموشیم مهر ادب تبخال بود
    رنج و راحت در مزاج درد و درمان می‌گداخت
    سونش الماس و ریش دل به یک منوال بود
    شعله زد شوق و در گوش شهیدان پنیه سوخت
    بر لب حیرت خموشی موج قیل و قال بود
    دوست از دشمن نداند کفر و ایمان پوش حسن
    فتنه هم از بوی این سنبل پریشان حال بود
    زود بالد تیره‌روزی در گلستان وفا
    ورنه این بخت سیه در روز اول خال بود
    پرگشودن بار نومیدی ز گلشن بستن‌ست
    نوحه ماتم برین مرغان صدای بال بود
    چشم گفتاری درین گلزار از دل داشتم
    چون شکفت این غنچه زیر لب زبان لال بود
    من ندانم آتش و گل این قدر دانم که دوش
    جیب و دامانم درین گلزار مالامال بود
    از نیاز فصیحی سوخت استغنای ناز
    هر نگاه شوق را صد جلوه در دنبال بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha