به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فصیحی هروی

فصیحی هرویغزلیاتشمارهٔ ۱۲۸: گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر

660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر
گیرم که جمله دوست شوی در طلب بمیر
شو محو آفتاب سرا‌پای همچو روز
ور طاقت نظاره نداری چو شب بمیر
دم درکش و ز حیرت خاموش گیر پند
در سینه گو نفس به تمنای لب بمیر
از جام درد باده عمر ابد بنوش
روزی هزار بار ولی بی‌سبب بمیر
در دیر عشق آی فصیحی و شعله‌وار
در وصل تب بسوز و ز هجران تب بمیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۷: تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گ ...2شمارهٔ ۱۲۸: گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر 3شمارهٔ ۱۲۹: گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز 4شمارهٔ ۱۳۰: چون عشق آشنای تو شد از خرد گریز 5شمارهٔ ۱۳۱: هرگز مباش آتش سوزان سپند باش 6شمارهٔ ۱۳۲: تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش 7شمارهٔ ۱۳۳: من که افسرده‌ترم از نفس مرغ خموش 8شمارهٔ ۱۳۴: چون اشک خرقه طلب از خون ناب پوش 9شمارهٔ ۱۳۵: تاب خورشید رخت از تب فزونتر بود د ...10شمارهٔ ۱۳۶: متاع اشک گر آتش بود برو بفروش 11شمارهٔ ۱۳۷: ز پا افکند ما را آرزوی سرو بالایش 12شمارهٔ ۱۳۸: از پی رفع خمار دل غم‌پرور خویش 13شمارهٔ ۱۳۹: از خون کشتگان شکفد لاله‌زار عشق 14شمارهٔ ۱۴۰: می‌آید از سیر جگر آهم گلستان در ب ...15شمارهٔ ۱۴۱: گرد افغانم ز دامان جرس افتاده‌ام 16شمارهٔ ۱۴۲: دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده ...17شمارهٔ ۱۴۳: ناله دردم و خوش بر سر کار آمده‌ام 18شمارهٔ ۱۴۴: جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام 19شمارهٔ ۱۴۵: چون ابر شب ز آتش تب می‌گریستم 20شمارهٔ ۱۴۶: یک گام گر از محمل غم باز‌پس افتم 21شمارهٔ ۱۴۷: دیده را گم داشتم عمری و اکنون یاف ...22شمارهٔ ۱۴۸: درین مدت که در خیل اسیران تو جا ک ...23شمارهٔ ۱۴۹: چو شبها بستر و بالین دل از ریش می ...24شمارهٔ ۱۵۰: شب که غمهای ترا پرده‌نشین می‌کردم 25شمارهٔ ۱۵۱: پریشان ناله‌ام بر گرد هر گلزار می ...26شمارهٔ ۱۵۲: به بوی درد پریشان زلف یار شدم 27شمارهٔ ۱۵۳: چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم 28شمارهٔ ۱۵۴: لب زخم ستمم مژده ماتم دارم 29شمارهٔ ۱۵۵: ارمغان از بینوایی غم به گلشن می‌ب ...30شمارهٔ ۱۵۶: بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم 31شمارهٔ ۱۵۷: گر شاهد غم جلوه کند کام نگیرم 32شمارهٔ ۱۵۸: فردوس ساز کلبه پردود آتشم 33شمارهٔ ۱۵۹: نوبهارست و در انجام طرب می‌کوشم 34شمارهٔ ۱۶۰: گوارا باد آیات تجلی بر لب هوشم 35شمارهٔ ۱۶۱: دیریست که از گریه بهار دل ریشم 36شمارهٔ ۱۶۲: نسیم نوبهاران نیستم کاندر چمن رقص ...37شمارهٔ ۱۶۳: چون سینه ماتم‌زدگان غرقه داغم 38شمارهٔ ۱۶۴: کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم 39شمارهٔ ۱۶۵: جنون از داغ رسوایی چو آراید گلستا ...40شمارهٔ ۱۶۶: از ناله لب حوصله بستن نتوانم 41شمارهٔ ۱۶۷: عشق کو تا آتشی در خرمن اخگر زنم 42شمارهٔ ۱۶۸: قرعه کاری به نام سعی باطل می‌زنم 43شمارهٔ ۱۶۹: کو جنونی تا خرد را طعمه سودا کنم 44شمارهٔ ۱۷۰: چند در دل شکنم ناله و خاموش کنم 45شمارهٔ ۱۷۱: کو هجوم گریه کز یک قطره صد جیحون ...46شمارهٔ ۱۷۲: چند ای شوق طواف در و بام تو کنم 47شمارهٔ ۱۷۳: ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم 48شمارهٔ ۱۷۴: ما ز مادر داغ بر دل خاک بر سر زاد ...49شمارهٔ ۱۷۵: تا وداع شعله خود همچو اخگر کرده‌ا ...50شمارهٔ ۱۷۶: دوش بی روی تو از دل خون ناب افشان ...51شمارهٔ ۱۷۷: باز در دل شعله‌های آفتاب افکنده‌ا ...52شمارهٔ ۱۷۸: وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چی ...53شمارهٔ ۱۷۹: عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم 54شمارهٔ ۱۸۰: کو عشق خانه‌سوز که ما بلهوس نه‌ای ...55شمارهٔ ۱۸۱: روزگاری شد که ما زین بخت وارون می ...56شمارهٔ ۱۸۲: در مزاج درد خود ذوق مداوا سوختیم 57شمارهٔ ۱۸۳: کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خ ...58شمارهٔ ۱۸۴: از عمر دمی را به غمی باز نبستیم 59شمارهٔ ۱۸۵: لب زخمیم و افغان را پرستیم 60شمارهٔ ۱۸۶: در خلوت غم چند گهی خام نشستیم 61شمارهٔ ۱۸۷: ما بت نه زاندیشه معبود شکستیم 62شمارهٔ ۱۸۸: ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاش ...63شمارهٔ ۱۸۹: شب که بر آن آفتاب راه گرفتیم 64شمارهٔ ۱۹۰: شب که ما تو سن بیهوده روی پی کردی ...65شمارهٔ ۱۹۱: یاد آن روزی که در میخانه ساغر می‌ ...66شمارهٔ ۱۹۲: صبحیم چه سود از دل آهی ندمیدیم 67شمارهٔ ۱۹۳: کو دل که رو به میکده مشرب آوریم 68شمارهٔ ۱۹۴: کو حریفی تا دو جامی از می احمر زن ...69شمارهٔ ۱۹۵: تا کی چو طفل عقل دم از مهر و کین ...70شمارهٔ ۱۹۶: برخیز تا زیارت ماتم‌سرا کنیم 71شمارهٔ ۱۹۷: تا چند درین غمکده بیکار نشینیم 72شمارهٔ ۱۹۸: سکه به نام عجز زد شوکت پادشاهیم 73شمارهٔ ۱۹۹: ما روزی حیات بجز خون نمی‌دهیم 74شمارهٔ ۲۰۰: رسم عشاقست خندان اشک حرمان ریختن 75شمارهٔ ۲۰۱: قوت جگرت ز جوش بستان 76شمارهٔ ۲۰۲: از شهیدان تو فرمان بردن و جان باخ ...77شمارهٔ ۲۰۳: اشک حسرت در عذار ما غریبان ریختن 78شمارهٔ ۲۰۴: ساقی به سودا جام رو کن 79شمارهٔ ۲۰۵: این شهادتگه عشق‌ست تقاضایی کن 80شمارهٔ ۲۰۶: چون نعش من برند برون از سرای من 81شمارهٔ ۲۰۷: درد ما ننگ مداوا برنتابد بیش ازین 82شمارهٔ ۲۰۸: ره گر اینست درین بادیه گمراهی به 83شمارهٔ ۲۰۹: جان را شکنج ساز و به زلف حبیب ده 84شمارهٔ ۲۱۰: هر خار کان ز گلشن هجران برآمده 85شمارهٔ ۲۱۱: خدایا رخصت پرواز ازین دام مجاز ده 86شمارهٔ ۲۱۲: بهشت را چه کند با غم آرمیده او 87شمارهٔ ۲۱۳: تاراج رنگ و بوی گل مدعا نمای 88شمارهٔ ۲۱۴: زاغ و بلبل همه دارند کهن زمزمه‌ای 89شمارهٔ ۲۱۵: بردی به تازه باز دل ای جان چه داش ...90شمارهٔ ۲۱۶: سر و برگ من محزون نداری 91شمارهٔ ۲۱۷: کوش تا سیراب از بحر تماشا نگذری 92شمارهٔ ۲۱۸: چند از بحر طلب موج دویی انگیزی 93شمارهٔ ۲۱۹: چندم ای اشک به تاراج محبت خیزی 94شمارهٔ ۲۲۰: یک دو روزی شد که چون گل غوطه در خ ...95شمارهٔ ۲۲۱: مگر از کمین حسنی شبخون زده سپاهی 96شمارهٔ ۲۲۲: پر تماشا مکن آیینه که حیران نشوی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ