کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خواستیم
    عافیت بودش متاع و ما بلا می‌خواستیم
    اشک ریزان تا در دارالشفا رفتیم دوش
    نی دوای درد درد بی‌دوا می‌خواستیم
    برد موسی بهر آمین گفتنم همره به طور
    او دعا می‌کرد و ما عذر دعا می‌خواستیم
    شد عبیر از بوی گل خاکستر بلبل ولی
    ما غلط کردیم و این عطر از صبا می‌خواستیم
    گوش آوردیم و همچون گل تهی بردیم حیف
    زین گلستان ناله‌ای چند آشنا می‌خواستیم
    کفر و دین مقصد نبود از خدمت دیر و حرم
    مشت خاکی داشتیم و کیمیا می‌خواستیم
    کوشش بیهوده ما آبروی سعی ریخت
    سر نبود و سایه بال هما می‌خواستیم
    خامکاریهای ما گم داشت بر ما راه را
    کاندرین دشت پر آتش نقش پا می‌خواستیم
    همت چشم فصیحی بین که امشب می‌فشاند
    چشمه چشمه آفتاب و ما سها می‌خواستیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha