کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از پی رفع خمار دل غم‌پرور خویش
    همه خون گردم و جوشم ز دل ساغر خویش
    سینه شوقم و از داغ کنم پنبه داغ
    زخم ناسورم و ز الماس کنم نشتر خویش
    جگر تشنه که از شعله مبادا سیراب
    نوحه تا چند کند بر سر خاکستر خویش
    چند آیینه‌پرستان می پندار کشند
    روی بنما که براهیم شود آذر خویش
    سرمه از خاک در میکده کن تا بینی
    کعبه و بتکده را مست سجود در خویش
    شمع در جلوه و من مست شهادت تا کی
    زهر حسرت خورم از غیرت بال وپر خویش
    شعله در حشر چو از چشمه داغم جوشد
    خلد صد غوطه زند در عرق کوثر خویش
    هیچ خرم نشد این مزرعه هر چند چو ابر
    اشک گشتیم و چکیدیم ز چشم تر خویش
    چرخ خون گرید روزی که فصیحی خواهد
    دیت عافیت خویشتن از اختر خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha