کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزگاری شد که ما زین بخت وارون می‌تپیم
    همچو زخم دل گریبان چاک در خون می‌تپیم
    دیده عشقیم و ما را طالع نظاره نیست
    سال‌ها در انتظار یک شبیخون می‌تپیم
    موجه دریای خونابیم دور از زلف دوست
    بی‌قراری بین که هر ساعت دگرگون می‌تپیم
    دجله‌ای در هر بن مژگان ما بیکار و ما
    از برای قطره‌ای در کوه و هامون می‌تپیم
    نبض بیماریم ای دست مسیحا همتی
    کامشب از طغیان تب زاندازه بیرون می‌تپیم
    یار با ما همدم و ما از جدایی بی‌قرار
    همچو موج از تشنگی بر روی جیحون می‌تپیم
    سر این معنی فصیحی عشق به داند که ما
    خون فرهادیم و در شریان مجنون می‌تپیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha