کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درین مدت که در خیل اسیران تو جا کردم
    ز من روزی که یک جان خواستی صد جان فداکردم
    گرم سوزند فردا هم ز هجران جای آن دارد
    که عمر بی‌وفا را توشه راه وفا کردم
    لبی کز نازکی بار لطافت برنمی‌تابد
    به خون غلطم که امروزش به دشنام آشنا کردم
    ندیدم ساحل عشقت همانا مردم چشمم
    که تا بودم درین دریای خونخوار آشنا کردم
    نصیب گوشه دستار آسایش‌پرستان شد
    به صد خون جگر هر غنچه عیشی که واکردم
    به گلشن رفتم و پر دیدم از بویت مشام گل
    ترا گفتم دعای جان و نفرین صبا کردم
    خمار امشب فصیحی قصد جانم داشت لیک آخر
    ز خون خویش خوردم ساغر وغم را دعا کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha