کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیده امشب ره نظاره به پایان آورد
    به صد افسون نگهی تا سر مژگان آورد
    راه آباد بسی بود ولی غمزه دوست
    به لب کوثرم از راه بیابان آورد
    داد سرمایه به تاراج دل و آخر کار
    خبر یوسف گم‌گشته به کنعان آورد
    تازه کردند ملایک به تو ایمان نیاز
    کفر چون دید خطت را به خود ایمان آورد
    سنبل دوست پریشان خودست ارنه بهار
    باد را دست هوس بسته به بستان آورد
    نام منصور برد عشق و لب خویش مکد
    گر زبان تو نوایی به گلستان آورد
    کفنی جوی فصیحی که سحر چاک غمی
    خبر مرگ گریبان سوی دامان آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha