به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فصیحی هروی

فصیحی هرویغزلیاتشمارهٔ ۸۴: خوش آن بهشت کش از شعله نو گلی باشد

700عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خوش آن بهشت کش از شعله نو گلی باشد
خروش نوحه در آن بانگ بلبلی باشد
چو گل مباش که نی نوشد و نه نوشاند
درین چمن اگرت ساغر ملی باشد
ز بس که خورده دلم غم نماند در عالم
غمی که توشه راه توکلی باشد
گل از ندیمی باد بهشت کی خندد
در آن چمن که نه افغان بلبلی باشد
رهم فتاد فصیحی به طرف گلزاری
که آفتاب در آن سایه گلی باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: فلک خونم به تیغ آن بت بی‌باک می‌ری ...2شمارهٔ ۸۴: خوش آن بهشت کش از شعله نو گلی باشد 3شمارهٔ ۸۵: چه دانستم که رازم مو به مو اظهار خ ...4شمارهٔ ۸۶: گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد 5شمارهٔ ۸۷: تنم از داغ حسرت رشک آتشگاه گبران ش ...6شمارهٔ ۸۸: هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد 7شمارهٔ ۸۹: خون شکایتم ز لب زخم چون چکد 8شمارهٔ ۹۰: جان بی‌رخ تو درد دل غمزده داند 9شمارهٔ ۹۱: رفتند همدمان و مرا دل فگار ماند 10شمارهٔ ۹۲: در فراق شعله خاکستر نشینم کرده‌اند 11شمارهٔ ۹۳: چشم ترا ز مستی ناز آفریده‌اند 12شمارهٔ ۹۴: ماییم جدا از تو به غم ساخته‌ای چند 13شمارهٔ ۹۵: خنده ساقی دگر در ساغر آتش می‌زند 14شمارهٔ ۹۶: تلخکامان مزه شهد هوس نشناسند 15شمارهٔ ۹۷: شوق دیدار تو چون چشم مرا باز کند 16شمارهٔ ۹۸: یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند 17شمارهٔ ۹۹: چون امتان کبر حدیث نسب کنند 18شمارهٔ ۱۰۰: نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگو ...19شمارهٔ ۱۰۱: اگر ز حسن تو یک ذره آشکاره کنند 20شمارهٔ ۱۰۲: در دیده نگه چون ز تو در خون بنشین ...21شمارهٔ ۱۰۳: دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند 22شمارهٔ ۱۰۴: بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند 23شمارهٔ ۱۰۵: چون صبا جلوه آن زلف گره گیر دهد 24شمارهٔ ۱۰۶: عشق هر جا دست با غیرت پی پیمان ده ...25شمارهٔ ۱۰۷: یاد آن شبها که بزم عیش ما آباد بو ...26شمارهٔ ۱۰۸: شب که جانم خسته از بیم وداع یار ب ...27شمارهٔ ۱۰۹: شب همه شب با صبوری ناله‌ام در جنگ ...28شمارهٔ ۱۱۰: دوش از تب پیکرم چون شعله آتش بال ...29شمارهٔ ۱۱۱: تا من آتش خانه بودم رسم خاکستر نب ...30شمارهٔ ۱۱۲: تا گلستان بود کی پرخار بیدادم نبو ...31شمارهٔ ۱۱۳: خوش آن که جوش دیده بیهوده بین نبو ...32شمارهٔ ۱۱۴: تا سر مژگان تماشا دیده بر هم چیده ...33شمارهٔ ۱۱۵: دل را دگر در کین ما بر لب چه نفری ...34شمارهٔ ۱۱۶: کو جنون تا هر نفس لب در سراغی گم ...35شمارهٔ ۱۱۷: به باده صوفی ما صاف از ریا نشود 36شمارهٔ ۱۱۸: رمزی‌ست خط دوست که چون بخت سر‌آید 37شمارهٔ ۱۱۹: بهشتی روی من چون پرده از رخسار بگ ...38شمارهٔ ۱۲۰: مراد ما ز مادر بر سر خشت عدم آید 39شمارهٔ ۱۲۱: دل از ولایت غم بار بسته می‌‌آید 40شمارهٔ ۱۲۲: دیدی که چو بخت یار برگردید 41شمارهٔ ۱۲۳: دیده امشب همه شب خواب پریشان می‌د ...42شمارهٔ ۱۲۴: کسی در این چمن اسرار رنگ و بو فهم ...43شمارهٔ ۱۲۵: باز دل آوازه زلف پریشانی شنید 44شمارهٔ ۱۲۶: ای دل نشاط صرف کن و غم نگاه دار 45شمارهٔ ۱۲۷: تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گ ...46شمارهٔ ۱۲۸: گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر 47شمارهٔ ۱۲۹: گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز 48شمارهٔ ۱۳۰: چون عشق آشنای تو شد از خرد گریز 49شمارهٔ ۱۳۱: هرگز مباش آتش سوزان سپند باش 50شمارهٔ ۱۳۲: تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش 51شمارهٔ ۱۳۳: من که افسرده‌ترم از نفس مرغ خموش 52شمارهٔ ۱۳۴: چون اشک خرقه طلب از خون ناب پوش 53شمارهٔ ۱۳۵: تاب خورشید رخت از تب فزونتر بود د ...54شمارهٔ ۱۳۶: متاع اشک گر آتش بود برو بفروش 55شمارهٔ ۱۳۷: ز پا افکند ما را آرزوی سرو بالایش 56شمارهٔ ۱۳۸: از پی رفع خمار دل غم‌پرور خویش 57شمارهٔ ۱۳۹: از خون کشتگان شکفد لاله‌زار عشق 58شمارهٔ ۱۴۰: می‌آید از سیر جگر آهم گلستان در ب ...59شمارهٔ ۱۴۱: گرد افغانم ز دامان جرس افتاده‌ام 60شمارهٔ ۱۴۲: دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده ...61شمارهٔ ۱۴۳: ناله دردم و خوش بر سر کار آمده‌ام 62شمارهٔ ۱۴۴: جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام 63شمارهٔ ۱۴۵: چون ابر شب ز آتش تب می‌گریستم 64شمارهٔ ۱۴۶: یک گام گر از محمل غم باز‌پس افتم 65شمارهٔ ۱۴۷: دیده را گم داشتم عمری و اکنون یاف ...66شمارهٔ ۱۴۸: درین مدت که در خیل اسیران تو جا ک ...67شمارهٔ ۱۴۹: چو شبها بستر و بالین دل از ریش می ...68شمارهٔ ۱۵۰: شب که غمهای ترا پرده‌نشین می‌کردم 69شمارهٔ ۱۵۱: پریشان ناله‌ام بر گرد هر گلزار می ...70شمارهٔ ۱۵۲: به بوی درد پریشان زلف یار شدم 71شمارهٔ ۱۵۳: چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم 72شمارهٔ ۱۵۴: لب زخم ستمم مژده ماتم دارم 73شمارهٔ ۱۵۵: ارمغان از بینوایی غم به گلشن می‌ب ...74شمارهٔ ۱۵۶: بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم 75شمارهٔ ۱۵۷: گر شاهد غم جلوه کند کام نگیرم 76شمارهٔ ۱۵۸: فردوس ساز کلبه پردود آتشم 77شمارهٔ ۱۵۹: نوبهارست و در انجام طرب می‌کوشم 78شمارهٔ ۱۶۰: گوارا باد آیات تجلی بر لب هوشم 79شمارهٔ ۱۶۱: دیریست که از گریه بهار دل ریشم 80شمارهٔ ۱۶۲: نسیم نوبهاران نیستم کاندر چمن رقص ...81شمارهٔ ۱۶۳: چون سینه ماتم‌زدگان غرقه داغم 82شمارهٔ ۱۶۴: کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم 83شمارهٔ ۱۶۵: جنون از داغ رسوایی چو آراید گلستا ...84شمارهٔ ۱۶۶: از ناله لب حوصله بستن نتوانم 85شمارهٔ ۱۶۷: عشق کو تا آتشی در خرمن اخگر زنم 86شمارهٔ ۱۶۸: قرعه کاری به نام سعی باطل می‌زنم 87شمارهٔ ۱۶۹: کو جنونی تا خرد را طعمه سودا کنم 88شمارهٔ ۱۷۰: چند در دل شکنم ناله و خاموش کنم 89شمارهٔ ۱۷۱: کو هجوم گریه کز یک قطره صد جیحون ...90شمارهٔ ۱۷۲: چند ای شوق طواف در و بام تو کنم 91شمارهٔ ۱۷۳: ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم 92شمارهٔ ۱۷۴: ما ز مادر داغ بر دل خاک بر سر زاد ...93شمارهٔ ۱۷۵: تا وداع شعله خود همچو اخگر کرده‌ا ...94شمارهٔ ۱۷۶: دوش بی روی تو از دل خون ناب افشان ...95شمارهٔ ۱۷۷: باز در دل شعله‌های آفتاب افکنده‌ا ...96شمارهٔ ۱۷۸: وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چی ...97شمارهٔ ۱۷۹: عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم 98شمارهٔ ۱۸۰: کو عشق خانه‌سوز که ما بلهوس نه‌ای ...99شمارهٔ ۱۸۱: روزگاری شد که ما زین بخت وارون می ...100شمارهٔ ۱۸۲: در مزاج درد خود ذوق مداوا سوختیم 101شمارهٔ ۱۸۳: کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خ ...102شمارهٔ ۱۸۴: از عمر دمی را به غمی باز نبستیم 103شمارهٔ ۱۸۵: لب زخمیم و افغان را پرستیم 104شمارهٔ ۱۸۶: در خلوت غم چند گهی خام نشستیم 105شمارهٔ ۱۸۷: ما بت نه زاندیشه معبود شکستیم 106شمارهٔ ۱۸۸: ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاش ...107شمارهٔ ۱۸۹: شب که بر آن آفتاب راه گرفتیم 108شمارهٔ ۱۹۰: شب که ما تو سن بیهوده روی پی کردی ...109شمارهٔ ۱۹۱: یاد آن روزی که در میخانه ساغر می‌ ...110شمارهٔ ۱۹۲: صبحیم چه سود از دل آهی ندمیدیم 111شمارهٔ ۱۹۳: کو دل که رو به میکده مشرب آوریم 112شمارهٔ ۱۹۴: کو حریفی تا دو جامی از می احمر زن ...113شمارهٔ ۱۹۵: تا کی چو طفل عقل دم از مهر و کین ...114شمارهٔ ۱۹۶: برخیز تا زیارت ماتم‌سرا کنیم 115شمارهٔ ۱۹۷: تا چند درین غمکده بیکار نشینیم 116شمارهٔ ۱۹۸: سکه به نام عجز زد شوکت پادشاهیم 117شمارهٔ ۱۹۹: ما روزی حیات بجز خون نمی‌دهیم 118شمارهٔ ۲۰۰: رسم عشاقست خندان اشک حرمان ریختن 119شمارهٔ ۲۰۱: قوت جگرت ز جوش بستان 120شمارهٔ ۲۰۲: از شهیدان تو فرمان بردن و جان باخ ...121شمارهٔ ۲۰۳: اشک حسرت در عذار ما غریبان ریختن 122شمارهٔ ۲۰۴: ساقی به سودا جام رو کن 123شمارهٔ ۲۰۵: این شهادتگه عشق‌ست تقاضایی کن 124شمارهٔ ۲۰۶: چون نعش من برند برون از سرای من 125شمارهٔ ۲۰۷: درد ما ننگ مداوا برنتابد بیش ازین 126شمارهٔ ۲۰۸: ره گر اینست درین بادیه گمراهی به 127شمارهٔ ۲۰۹: جان را شکنج ساز و به زلف حبیب ده 128شمارهٔ ۲۱۰: هر خار کان ز گلشن هجران برآمده 129شمارهٔ ۲۱۱: خدایا رخصت پرواز ازین دام مجاز ده 130شمارهٔ ۲۱۲: بهشت را چه کند با غم آرمیده او 131شمارهٔ ۲۱۳: تاراج رنگ و بوی گل مدعا نمای 132شمارهٔ ۲۱۴: زاغ و بلبل همه دارند کهن زمزمه‌ای 133شمارهٔ ۲۱۵: بردی به تازه باز دل ای جان چه داش ...134شمارهٔ ۲۱۶: سر و برگ من محزون نداری 135شمارهٔ ۲۱۷: کوش تا سیراب از بحر تماشا نگذری 136شمارهٔ ۲۱۸: چند از بحر طلب موج دویی انگیزی 137شمارهٔ ۲۱۹: چندم ای اشک به تاراج محبت خیزی 138شمارهٔ ۲۲۰: یک دو روزی شد که چون گل غوطه در خ ...139شمارهٔ ۲۲۱: مگر از کمین حسنی شبخون زده سپاهی 140شمارهٔ ۲۲۲: پر تماشا مکن آیینه که حیران نشوی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ