به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فصیحی هروی

فصیحی هرویغزلیاتشمارهٔ ۸۵: چه دانستم که رازم مو به مو اظهار خواهد شد

1270عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چه دانستم که رازم مو به مو اظهار خواهد شد
متاع روی دست هر سر بازار خواهد شد
مگر اعجاز حسن او کند بی سایه مژگان را
وگرنه زود روی نازکش افگار خواهد شد
به خار غم سپردم دامن جان و ندانستم
که از فیض بهار گریه[ای] گلزار خواهد شد
اگر اینست کیفیت فصیحی خون حسرت را
میان دیده و دل ماجرا بسیار خواهد شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۴: خوش آن بهشت کش از شعله نو گلی باشد 2شمارهٔ ۸۵: چه دانستم که رازم مو به مو اظهار خ ...3شمارهٔ ۸۶: گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد 4شمارهٔ ۸۷: تنم از داغ حسرت رشک آتشگاه گبران ش ...5شمارهٔ ۸۸: هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد 6شمارهٔ ۸۹: خون شکایتم ز لب زخم چون چکد 7شمارهٔ ۹۰: جان بی‌رخ تو درد دل غمزده داند 8شمارهٔ ۹۱: رفتند همدمان و مرا دل فگار ماند 9شمارهٔ ۹۲: در فراق شعله خاکستر نشینم کرده‌اند 10شمارهٔ ۹۳: چشم ترا ز مستی ناز آفریده‌اند 11شمارهٔ ۹۴: ماییم جدا از تو به غم ساخته‌ای چند 12شمارهٔ ۹۵: خنده ساقی دگر در ساغر آتش می‌زند 13شمارهٔ ۹۶: تلخکامان مزه شهد هوس نشناسند 14شمارهٔ ۹۷: شوق دیدار تو چون چشم مرا باز کند 15شمارهٔ ۹۸: یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند 16شمارهٔ ۹۹: چون امتان کبر حدیث نسب کنند 17شمارهٔ ۱۰۰: نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگو ...18شمارهٔ ۱۰۱: اگر ز حسن تو یک ذره آشکاره کنند 19شمارهٔ ۱۰۲: در دیده نگه چون ز تو در خون بنشین ...20شمارهٔ ۱۰۳: دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند 21شمارهٔ ۱۰۴: بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند 22شمارهٔ ۱۰۵: چون صبا جلوه آن زلف گره گیر دهد 23شمارهٔ ۱۰۶: عشق هر جا دست با غیرت پی پیمان ده ...24شمارهٔ ۱۰۷: یاد آن شبها که بزم عیش ما آباد بو ...25شمارهٔ ۱۰۸: شب که جانم خسته از بیم وداع یار ب ...26شمارهٔ ۱۰۹: شب همه شب با صبوری ناله‌ام در جنگ ...27شمارهٔ ۱۱۰: دوش از تب پیکرم چون شعله آتش بال ...28شمارهٔ ۱۱۱: تا من آتش خانه بودم رسم خاکستر نب ...29شمارهٔ ۱۱۲: تا گلستان بود کی پرخار بیدادم نبو ...30شمارهٔ ۱۱۳: خوش آن که جوش دیده بیهوده بین نبو ...31شمارهٔ ۱۱۴: تا سر مژگان تماشا دیده بر هم چیده ...32شمارهٔ ۱۱۵: دل را دگر در کین ما بر لب چه نفری ...33شمارهٔ ۱۱۶: کو جنون تا هر نفس لب در سراغی گم ...34شمارهٔ ۱۱۷: به باده صوفی ما صاف از ریا نشود 35شمارهٔ ۱۱۸: رمزی‌ست خط دوست که چون بخت سر‌آید 36شمارهٔ ۱۱۹: بهشتی روی من چون پرده از رخسار بگ ...37شمارهٔ ۱۲۰: مراد ما ز مادر بر سر خشت عدم آید 38شمارهٔ ۱۲۱: دل از ولایت غم بار بسته می‌‌آید 39شمارهٔ ۱۲۲: دیدی که چو بخت یار برگردید 40شمارهٔ ۱۲۳: دیده امشب همه شب خواب پریشان می‌د ...41شمارهٔ ۱۲۴: کسی در این چمن اسرار رنگ و بو فهم ...42شمارهٔ ۱۲۵: باز دل آوازه زلف پریشانی شنید 43شمارهٔ ۱۲۶: ای دل نشاط صرف کن و غم نگاه دار 44شمارهٔ ۱۲۷: تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گ ...45شمارهٔ ۱۲۸: گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر 46شمارهٔ ۱۲۹: گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز 47شمارهٔ ۱۳۰: چون عشق آشنای تو شد از خرد گریز 48شمارهٔ ۱۳۱: هرگز مباش آتش سوزان سپند باش 49شمارهٔ ۱۳۲: تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش 50شمارهٔ ۱۳۳: من که افسرده‌ترم از نفس مرغ خموش 51شمارهٔ ۱۳۴: چون اشک خرقه طلب از خون ناب پوش 52شمارهٔ ۱۳۵: تاب خورشید رخت از تب فزونتر بود د ...53شمارهٔ ۱۳۶: متاع اشک گر آتش بود برو بفروش 54شمارهٔ ۱۳۷: ز پا افکند ما را آرزوی سرو بالایش 55شمارهٔ ۱۳۸: از پی رفع خمار دل غم‌پرور خویش 56شمارهٔ ۱۳۹: از خون کشتگان شکفد لاله‌زار عشق 57شمارهٔ ۱۴۰: می‌آید از سیر جگر آهم گلستان در ب ...58شمارهٔ ۱۴۱: گرد افغانم ز دامان جرس افتاده‌ام 59شمارهٔ ۱۴۲: دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده ...60شمارهٔ ۱۴۳: ناله دردم و خوش بر سر کار آمده‌ام 61شمارهٔ ۱۴۴: جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام 62شمارهٔ ۱۴۵: چون ابر شب ز آتش تب می‌گریستم 63شمارهٔ ۱۴۶: یک گام گر از محمل غم باز‌پس افتم 64شمارهٔ ۱۴۷: دیده را گم داشتم عمری و اکنون یاف ...65شمارهٔ ۱۴۸: درین مدت که در خیل اسیران تو جا ک ...66شمارهٔ ۱۴۹: چو شبها بستر و بالین دل از ریش می ...67شمارهٔ ۱۵۰: شب که غمهای ترا پرده‌نشین می‌کردم 68شمارهٔ ۱۵۱: پریشان ناله‌ام بر گرد هر گلزار می ...69شمارهٔ ۱۵۲: به بوی درد پریشان زلف یار شدم 70شمارهٔ ۱۵۳: چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم 71شمارهٔ ۱۵۴: لب زخم ستمم مژده ماتم دارم 72شمارهٔ ۱۵۵: ارمغان از بینوایی غم به گلشن می‌ب ...73شمارهٔ ۱۵۶: بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم 74شمارهٔ ۱۵۷: گر شاهد غم جلوه کند کام نگیرم 75شمارهٔ ۱۵۸: فردوس ساز کلبه پردود آتشم 76شمارهٔ ۱۵۹: نوبهارست و در انجام طرب می‌کوشم 77شمارهٔ ۱۶۰: گوارا باد آیات تجلی بر لب هوشم 78شمارهٔ ۱۶۱: دیریست که از گریه بهار دل ریشم 79شمارهٔ ۱۶۲: نسیم نوبهاران نیستم کاندر چمن رقص ...80شمارهٔ ۱۶۳: چون سینه ماتم‌زدگان غرقه داغم 81شمارهٔ ۱۶۴: کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم 82شمارهٔ ۱۶۵: جنون از داغ رسوایی چو آراید گلستا ...83شمارهٔ ۱۶۶: از ناله لب حوصله بستن نتوانم 84شمارهٔ ۱۶۷: عشق کو تا آتشی در خرمن اخگر زنم 85شمارهٔ ۱۶۸: قرعه کاری به نام سعی باطل می‌زنم 86شمارهٔ ۱۶۹: کو جنونی تا خرد را طعمه سودا کنم 87شمارهٔ ۱۷۰: چند در دل شکنم ناله و خاموش کنم 88شمارهٔ ۱۷۱: کو هجوم گریه کز یک قطره صد جیحون ...89شمارهٔ ۱۷۲: چند ای شوق طواف در و بام تو کنم 90شمارهٔ ۱۷۳: ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم 91شمارهٔ ۱۷۴: ما ز مادر داغ بر دل خاک بر سر زاد ...92شمارهٔ ۱۷۵: تا وداع شعله خود همچو اخگر کرده‌ا ...93شمارهٔ ۱۷۶: دوش بی روی تو از دل خون ناب افشان ...94شمارهٔ ۱۷۷: باز در دل شعله‌های آفتاب افکنده‌ا ...95شمارهٔ ۱۷۸: وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چی ...96شمارهٔ ۱۷۹: عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم 97شمارهٔ ۱۸۰: کو عشق خانه‌سوز که ما بلهوس نه‌ای ...98شمارهٔ ۱۸۱: روزگاری شد که ما زین بخت وارون می ...99شمارهٔ ۱۸۲: در مزاج درد خود ذوق مداوا سوختیم 100شمارهٔ ۱۸۳: کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خ ...101شمارهٔ ۱۸۴: از عمر دمی را به غمی باز نبستیم 102شمارهٔ ۱۸۵: لب زخمیم و افغان را پرستیم 103شمارهٔ ۱۸۶: در خلوت غم چند گهی خام نشستیم 104شمارهٔ ۱۸۷: ما بت نه زاندیشه معبود شکستیم 105شمارهٔ ۱۸۸: ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاش ...106شمارهٔ ۱۸۹: شب که بر آن آفتاب راه گرفتیم 107شمارهٔ ۱۹۰: شب که ما تو سن بیهوده روی پی کردی ...108شمارهٔ ۱۹۱: یاد آن روزی که در میخانه ساغر می‌ ...109شمارهٔ ۱۹۲: صبحیم چه سود از دل آهی ندمیدیم 110شمارهٔ ۱۹۳: کو دل که رو به میکده مشرب آوریم 111شمارهٔ ۱۹۴: کو حریفی تا دو جامی از می احمر زن ...112شمارهٔ ۱۹۵: تا کی چو طفل عقل دم از مهر و کین ...113شمارهٔ ۱۹۶: برخیز تا زیارت ماتم‌سرا کنیم 114شمارهٔ ۱۹۷: تا چند درین غمکده بیکار نشینیم 115شمارهٔ ۱۹۸: سکه به نام عجز زد شوکت پادشاهیم 116شمارهٔ ۱۹۹: ما روزی حیات بجز خون نمی‌دهیم 117شمارهٔ ۲۰۰: رسم عشاقست خندان اشک حرمان ریختن 118شمارهٔ ۲۰۱: قوت جگرت ز جوش بستان 119شمارهٔ ۲۰۲: از شهیدان تو فرمان بردن و جان باخ ...120شمارهٔ ۲۰۳: اشک حسرت در عذار ما غریبان ریختن 121شمارهٔ ۲۰۴: ساقی به سودا جام رو کن 122شمارهٔ ۲۰۵: این شهادتگه عشق‌ست تقاضایی کن 123شمارهٔ ۲۰۶: چون نعش من برند برون از سرای من 124شمارهٔ ۲۰۷: درد ما ننگ مداوا برنتابد بیش ازین 125شمارهٔ ۲۰۸: ره گر اینست درین بادیه گمراهی به 126شمارهٔ ۲۰۹: جان را شکنج ساز و به زلف حبیب ده 127شمارهٔ ۲۱۰: هر خار کان ز گلشن هجران برآمده 128شمارهٔ ۲۱۱: خدایا رخصت پرواز ازین دام مجاز ده 129شمارهٔ ۲۱۲: بهشت را چه کند با غم آرمیده او 130شمارهٔ ۲۱۳: تاراج رنگ و بوی گل مدعا نمای 131شمارهٔ ۲۱۴: زاغ و بلبل همه دارند کهن زمزمه‌ای 132شمارهٔ ۲۱۵: بردی به تازه باز دل ای جان چه داش ...133شمارهٔ ۲۱۶: سر و برگ من محزون نداری 134شمارهٔ ۲۱۷: کوش تا سیراب از بحر تماشا نگذری 135شمارهٔ ۲۱۸: چند از بحر طلب موج دویی انگیزی 136شمارهٔ ۲۱۹: چندم ای اشک به تاراج محبت خیزی 137شمارهٔ ۲۲۰: یک دو روزی شد که چون گل غوطه در خ ...138شمارهٔ ۲۲۱: مگر از کمین حسنی شبخون زده سپاهی 139شمارهٔ ۲۲۲: پر تماشا مکن آیینه که حیران نشوی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ