به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فصیحی هروی

فصیحی هرویغزلیاتشمارهٔ ۸۶: گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد

710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد
ور گذاری این چنین رشک نقابم می‌کشد
شعله‌ام وز تشنگی بی‌تاب ای پیر مغان
آتشی داری کرم فرما که آبم می‌کشد
بس که گلزار دلم از تشنگی شد شعله‌زار
غرقه دریایم و شوق سرابم می‌کشد
آرزوی دوزخم در آبش عصیان فکند
ای خدا رحمی که هجران عذابم می‌کشد
بر سر بازار رعنایی فصیحی روز و شب
خود فروشیهای ماه و آفتابم می‌کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۵: چه دانستم که رازم مو به مو اظهار خ ...2شمارهٔ ۸۶: گر نقاب از رخ بگیری آفتابم می‌کشد 3شمارهٔ ۸۷: تنم از داغ حسرت رشک آتشگاه گبران ش ...4شمارهٔ ۸۸: هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد 5شمارهٔ ۸۹: خون شکایتم ز لب زخم چون چکد 6شمارهٔ ۹۰: جان بی‌رخ تو درد دل غمزده داند 7شمارهٔ ۹۱: رفتند همدمان و مرا دل فگار ماند 8شمارهٔ ۹۲: در فراق شعله خاکستر نشینم کرده‌اند 9شمارهٔ ۹۳: چشم ترا ز مستی ناز آفریده‌اند 10شمارهٔ ۹۴: ماییم جدا از تو به غم ساخته‌ای چند 11شمارهٔ ۹۵: خنده ساقی دگر در ساغر آتش می‌زند 12شمارهٔ ۹۶: تلخکامان مزه شهد هوس نشناسند 13شمارهٔ ۹۷: شوق دیدار تو چون چشم مرا باز کند 14شمارهٔ ۹۸: یک ناوک ارنه در دل صد پاره بشکند 15شمارهٔ ۹۹: چون امتان کبر حدیث نسب کنند 16شمارهٔ ۱۰۰: نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگو ...17شمارهٔ ۱۰۱: اگر ز حسن تو یک ذره آشکاره کنند 18شمارهٔ ۱۰۲: در دیده نگه چون ز تو در خون بنشین ...19شمارهٔ ۱۰۳: دل در آن زلف پریشان رسد و بنشیند 20شمارهٔ ۱۰۴: بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند 21شمارهٔ ۱۰۵: چون صبا جلوه آن زلف گره گیر دهد 22شمارهٔ ۱۰۶: عشق هر جا دست با غیرت پی پیمان ده ...23شمارهٔ ۱۰۷: یاد آن شبها که بزم عیش ما آباد بو ...24شمارهٔ ۱۰۸: شب که جانم خسته از بیم وداع یار ب ...25شمارهٔ ۱۰۹: شب همه شب با صبوری ناله‌ام در جنگ ...26شمارهٔ ۱۱۰: دوش از تب پیکرم چون شعله آتش بال ...27شمارهٔ ۱۱۱: تا من آتش خانه بودم رسم خاکستر نب ...28شمارهٔ ۱۱۲: تا گلستان بود کی پرخار بیدادم نبو ...29شمارهٔ ۱۱۳: خوش آن که جوش دیده بیهوده بین نبو ...30شمارهٔ ۱۱۴: تا سر مژگان تماشا دیده بر هم چیده ...31شمارهٔ ۱۱۵: دل را دگر در کین ما بر لب چه نفری ...32شمارهٔ ۱۱۶: کو جنون تا هر نفس لب در سراغی گم ...33شمارهٔ ۱۱۷: به باده صوفی ما صاف از ریا نشود 34شمارهٔ ۱۱۸: رمزی‌ست خط دوست که چون بخت سر‌آید 35شمارهٔ ۱۱۹: بهشتی روی من چون پرده از رخسار بگ ...36شمارهٔ ۱۲۰: مراد ما ز مادر بر سر خشت عدم آید 37شمارهٔ ۱۲۱: دل از ولایت غم بار بسته می‌‌آید 38شمارهٔ ۱۲۲: دیدی که چو بخت یار برگردید 39شمارهٔ ۱۲۳: دیده امشب همه شب خواب پریشان می‌د ...40شمارهٔ ۱۲۴: کسی در این چمن اسرار رنگ و بو فهم ...41شمارهٔ ۱۲۵: باز دل آوازه زلف پریشانی شنید 42شمارهٔ ۱۲۶: ای دل نشاط صرف کن و غم نگاه دار 43شمارهٔ ۱۲۷: تا نفس داری سراغ کوی آن مه‌پاره گ ...44شمارهٔ ۱۲۸: گر آگهی ز دوق طلب تشنه لب بمیر 45شمارهٔ ۱۲۹: گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز 46شمارهٔ ۱۳۰: چون عشق آشنای تو شد از خرد گریز 47شمارهٔ ۱۳۱: هرگز مباش آتش سوزان سپند باش 48شمارهٔ ۱۳۲: تا توانی در ترازوی هوس بی سنگ باش 49شمارهٔ ۱۳۳: من که افسرده‌ترم از نفس مرغ خموش 50شمارهٔ ۱۳۴: چون اشک خرقه طلب از خون ناب پوش 51شمارهٔ ۱۳۵: تاب خورشید رخت از تب فزونتر بود د ...52شمارهٔ ۱۳۶: متاع اشک گر آتش بود برو بفروش 53شمارهٔ ۱۳۷: ز پا افکند ما را آرزوی سرو بالایش 54شمارهٔ ۱۳۸: از پی رفع خمار دل غم‌پرور خویش 55شمارهٔ ۱۳۹: از خون کشتگان شکفد لاله‌زار عشق 56شمارهٔ ۱۴۰: می‌آید از سیر جگر آهم گلستان در ب ...57شمارهٔ ۱۴۱: گرد افغانم ز دامان جرس افتاده‌ام 58شمارهٔ ۱۴۲: دردم و نوش مراد از نیش نشتر خورده ...59شمارهٔ ۱۴۳: ناله دردم و خوش بر سر کار آمده‌ام 60شمارهٔ ۱۴۴: جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام 61شمارهٔ ۱۴۵: چون ابر شب ز آتش تب می‌گریستم 62شمارهٔ ۱۴۶: یک گام گر از محمل غم باز‌پس افتم 63شمارهٔ ۱۴۷: دیده را گم داشتم عمری و اکنون یاف ...64شمارهٔ ۱۴۸: درین مدت که در خیل اسیران تو جا ک ...65شمارهٔ ۱۴۹: چو شبها بستر و بالین دل از ریش می ...66شمارهٔ ۱۵۰: شب که غمهای ترا پرده‌نشین می‌کردم 67شمارهٔ ۱۵۱: پریشان ناله‌ام بر گرد هر گلزار می ...68شمارهٔ ۱۵۲: به بوی درد پریشان زلف یار شدم 69شمارهٔ ۱۵۳: چمن پیرای صبحم کیمیای خاروخس دارم 70شمارهٔ ۱۵۴: لب زخم ستمم مژده ماتم دارم 71شمارهٔ ۱۵۵: ارمغان از بینوایی غم به گلشن می‌ب ...72شمارهٔ ۱۵۶: بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم 73شمارهٔ ۱۵۷: گر شاهد غم جلوه کند کام نگیرم 74شمارهٔ ۱۵۸: فردوس ساز کلبه پردود آتشم 75شمارهٔ ۱۵۹: نوبهارست و در انجام طرب می‌کوشم 76شمارهٔ ۱۶۰: گوارا باد آیات تجلی بر لب هوشم 77شمارهٔ ۱۶۱: دیریست که از گریه بهار دل ریشم 78شمارهٔ ۱۶۲: نسیم نوبهاران نیستم کاندر چمن رقص ...79شمارهٔ ۱۶۳: چون سینه ماتم‌زدگان غرقه داغم 80شمارهٔ ۱۶۴: کتاب عشقم و آیات زلف دوست عنوانم 81شمارهٔ ۱۶۵: جنون از داغ رسوایی چو آراید گلستا ...82شمارهٔ ۱۶۶: از ناله لب حوصله بستن نتوانم 83شمارهٔ ۱۶۷: عشق کو تا آتشی در خرمن اخگر زنم 84شمارهٔ ۱۶۸: قرعه کاری به نام سعی باطل می‌زنم 85شمارهٔ ۱۶۹: کو جنونی تا خرد را طعمه سودا کنم 86شمارهٔ ۱۷۰: چند در دل شکنم ناله و خاموش کنم 87شمارهٔ ۱۷۱: کو هجوم گریه کز یک قطره صد جیحون ...88شمارهٔ ۱۷۲: چند ای شوق طواف در و بام تو کنم 89شمارهٔ ۱۷۳: ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم 90شمارهٔ ۱۷۴: ما ز مادر داغ بر دل خاک بر سر زاد ...91شمارهٔ ۱۷۵: تا وداع شعله خود همچو اخگر کرده‌ا ...92شمارهٔ ۱۷۶: دوش بی روی تو از دل خون ناب افشان ...93شمارهٔ ۱۷۷: باز در دل شعله‌های آفتاب افکنده‌ا ...94شمارهٔ ۱۷۸: وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چی ...95شمارهٔ ۱۷۹: عمریست تا به درد محبت فسانه‌ایم 96شمارهٔ ۱۸۰: کو عشق خانه‌سوز که ما بلهوس نه‌ای ...97شمارهٔ ۱۸۱: روزگاری شد که ما زین بخت وارون می ...98شمارهٔ ۱۸۲: در مزاج درد خود ذوق مداوا سوختیم 99شمارهٔ ۱۸۳: کی مسیحا داشت در بار آنچه ما می‌خ ...100شمارهٔ ۱۸۴: از عمر دمی را به غمی باز نبستیم 101شمارهٔ ۱۸۵: لب زخمیم و افغان را پرستیم 102شمارهٔ ۱۸۶: در خلوت غم چند گهی خام نشستیم 103شمارهٔ ۱۸۷: ما بت نه زاندیشه معبود شکستیم 104شمارهٔ ۱۸۸: ما دو عالم را ز موج غم خراب انگاش ...105شمارهٔ ۱۸۹: شب که بر آن آفتاب راه گرفتیم 106شمارهٔ ۱۹۰: شب که ما تو سن بیهوده روی پی کردی ...107شمارهٔ ۱۹۱: یاد آن روزی که در میخانه ساغر می‌ ...108شمارهٔ ۱۹۲: صبحیم چه سود از دل آهی ندمیدیم 109شمارهٔ ۱۹۳: کو دل که رو به میکده مشرب آوریم 110شمارهٔ ۱۹۴: کو حریفی تا دو جامی از می احمر زن ...111شمارهٔ ۱۹۵: تا کی چو طفل عقل دم از مهر و کین ...112شمارهٔ ۱۹۶: برخیز تا زیارت ماتم‌سرا کنیم 113شمارهٔ ۱۹۷: تا چند درین غمکده بیکار نشینیم 114شمارهٔ ۱۹۸: سکه به نام عجز زد شوکت پادشاهیم 115شمارهٔ ۱۹۹: ما روزی حیات بجز خون نمی‌دهیم 116شمارهٔ ۲۰۰: رسم عشاقست خندان اشک حرمان ریختن 117شمارهٔ ۲۰۱: قوت جگرت ز جوش بستان 118شمارهٔ ۲۰۲: از شهیدان تو فرمان بردن و جان باخ ...119شمارهٔ ۲۰۳: اشک حسرت در عذار ما غریبان ریختن 120شمارهٔ ۲۰۴: ساقی به سودا جام رو کن 121شمارهٔ ۲۰۵: این شهادتگه عشق‌ست تقاضایی کن 122شمارهٔ ۲۰۶: چون نعش من برند برون از سرای من 123شمارهٔ ۲۰۷: درد ما ننگ مداوا برنتابد بیش ازین 124شمارهٔ ۲۰۸: ره گر اینست درین بادیه گمراهی به 125شمارهٔ ۲۰۹: جان را شکنج ساز و به زلف حبیب ده 126شمارهٔ ۲۱۰: هر خار کان ز گلشن هجران برآمده 127شمارهٔ ۲۱۱: خدایا رخصت پرواز ازین دام مجاز ده 128شمارهٔ ۲۱۲: بهشت را چه کند با غم آرمیده او 129شمارهٔ ۲۱۳: تاراج رنگ و بوی گل مدعا نمای 130شمارهٔ ۲۱۴: زاغ و بلبل همه دارند کهن زمزمه‌ای 131شمارهٔ ۲۱۵: بردی به تازه باز دل ای جان چه داش ...132شمارهٔ ۲۱۶: سر و برگ من محزون نداری 133شمارهٔ ۲۱۷: کوش تا سیراب از بحر تماشا نگذری 134شمارهٔ ۲۱۸: چند از بحر طلب موج دویی انگیزی 135شمارهٔ ۲۱۹: چندم ای اشک به تاراج محبت خیزی 136شمارهٔ ۲۲۰: یک دو روزی شد که چون گل غوطه در خ ...137شمارهٔ ۲۲۱: مگر از کمین حسنی شبخون زده سپاهی 138شمارهٔ ۲۲۲: پر تماشا مکن آیینه که حیران نشوی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ