کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی که می‌ خود همه در جام شمار ریخت
    مستی همه در باده و پیمانه ما ریخت
    من چون مژه از نشو و نما مانده و چشمم
    سرمایه صد ابر برین خشک گیا ریخت
    مغرور کرم گلشن خود را به عبث سوخت
    کآتش بود آن آب که از روی گدا ریخت
    رفتم که کف پای سگان تو ببوسم
    رنگ از رخ گلهای گلستان حیا ریخت
    غم دید که بی دانه فصیحی نشود صید
    آورد کفی اخگر و در دام بلا ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha