کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر قطره خون گرم که از دل در اوفتد
    دوزخ شود اگر همه در کوثر اوفتد
    آه این شهید کیست که خونش زمان زمان
    خیزد ز خاک و در قدم خنجر اوفتد
    مستم چنان ز باده حیرت که می‌سزد
    کز دست داغهای جگر ساغر اوفتد
    بنشینم و چو ماتمیان نوحه سر کنم
    هر جا رهم به توده خاکستر اوفتد
    ای سیل اشک موجه رحمی که بی کسم
    این کهنه‌دیر بو که مرا بر سر اوفتد
    آن نامه‌ام که چشمه خون جگر شود
    هر سایه کز کبوتر نامه‌بر اوفتد
    گر بند دشمن است ز آزادگی به است
    فیروز بخت مهره که در شش در اوفتد
    عشق آید ار به میکده ما زنیم جام
    چون شعله مست گردد و چون اخگر اوفتد
    دل در تن فسرده فصیحی بیفسرد
    چون اخگری که بر سر خاکستر اوفتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha