کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی روی او نظاره ز چشمم برون نشست
    چون موج غصه بر سر دریای خون نشست
    می‌گفت غم چو ناله لب شعله می‌فشاند
    کاین نغمه در مصیبت صد ارغنون نشست
    عقلم به باغ خویش گل خرمی ندید
    چون شعله رفت و در دل داغ جنون نشست
    خون می‌گریست عشق که دل در جهان نماند
    چون زخم تیشه در جگر بیستون نشست
    از بهر بخت خویش فصیحی هزار بار
    فالی زدیم قرعه ولی واژگون نشست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha