به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۱۵: ز هر جانب که آن سرو روان خندان شود پیدا

1410عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز هر جانب که آن سرو روان خندان شود پیدا

ز شور عاشقان از هر طرف افغان شود پیدا

نمک می‌ریزد از موج تبسم بر دل ریشم

لب او هر کجا چون پسته خندان شود پیدا

ز یک انداز چشمی کشتی عمرم تباه آمد

که می‌گفت از نگاهی این قدر طوفان شود پیدا

به یاد لعل میگون تو در خون جگر ما را

به دور دیده چندین خوشه مرجان شود پیدا

بده تن در قضا، آمادهٔ تیغ شهادت شو

چو آن نامهربان با خنجر مژگان شود پیدا

کند دریانشین آب حسرت اهل محشر را

اگر قصاب با این دیدهٔ گریان شود پیدا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴: در خون جگر همچو حباب است دل ما 2شمارهٔ ۱۵: ز هر جانب که آن سرو روان خندان شود ...3شمارهٔ ۱۶: بیایید ای حریفان تا مگر جوییم راهی ...4شمارهٔ ۱۷: پیچ و تاب زلف مشکینت شده زنجیرها 5شمارهٔ ۱۸: صیاد به من تنگ چنان کرده قفس را 6شمارهٔ ۱۹: عشقت چو شمع سوخت سراپا تن مرا 7شمارهٔ ۲۰: بکش از رخ نقاب و بر فروزان عارض گل ...8شمارهٔ ۲۱: چند روزی شد که حیرانم نمی‌دانم چرا 9شمارهٔ ۲۲: تا نگاه دل‌فریبش در نظر دارد مرا 10شمارهٔ ۲۳: افزود عکس رویش خوش بر صفای مینا 11شمارهٔ ۲۴: بازآ که دل از داغ تو آراسته تن را 12شمارهٔ ۲۵: تا کرده محبت هدف تیر تو جان را 13شمارهٔ ۲۶: ای خرم از نسیم وصالت بهارها 14شمارهٔ ۲۷: دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشی ...15شمارهٔ ۲۸: کی ز جور دهر کم فرصت الم داریم ما 16شمارهٔ ۲۹: مگر آن آتشین‌خو آگه از بخت من است ...17شمارهٔ ۳۰: گفتگویت در تبسم می‌کند شکر در آب 18شمارهٔ ۳۱: عمریست در خیال تو از روز تا به شب 19شمارهٔ ۳۲: گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عج ...20شمارهٔ ۳۳: روشن شده از حسن تو کاشانه‌ام امشب 21شمارهٔ ۳۴: هر کجا عکس جمال یار می‌افتد در آب 22شمارهٔ ۳۵: چو رخ برتافت دیدم طره گیسوی یار ام ...23شمارهٔ ۳۶: دعوی لبت دمی که به مرجان کند در آب 24شمارهٔ ۳۷: چو عکس خویش نمودار می‌کند مهتاب 25شمارهٔ ۳۸: دارم از دست تو شب تا صبح با چشمی پ ...26شمارهٔ ۳۹: ای دل بیهده گفتار ادب باش ادب 27شمارهٔ ۴۰: از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست 28شمارهٔ ۴۱: بس ‌که بر جانم ز مژگانت خدنگ افتاد ...29شمارهٔ ۴۲: برده دل از من پری‌رویی نمی‌گویم که ...30شمارهٔ ۴۳: دیده خون‌بار ما چون گشت گریان مفت ...31شمارهٔ ۴۴: عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس ...32شمارهٔ ۴۵: از لبش گفتار و گفتار از دهن نازک‌ت ...33شمارهٔ ۴۶: نخلی است روزگار و مرا تیشه شیشه اس ...34شمارهٔ ۴۷: خاک رخسارش که دل در پیچ و تاب اندا ...35شمارهٔ ۴۸: چرخ از آن روزی که سرگردانی خود دید ...36شمارهٔ ۴۹: آخر آن وحشی نگه بر دل ره تدبیر بست 37شمارهٔ ۵۰: چرخ مینا رنگ هر زهری که در پیمانه ...38شمارهٔ ۵۲: از قدت امروز گلشن را صفای دیگر است 39شمارهٔ ۵۳: مهر تو به هر سینه عیان است و عیان ...40شمارهٔ ۵۴: رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال ...41شمارهٔ ۵۵: شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشت 42شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 43شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...44شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 45شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 46شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 47شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...48شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...49شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 50شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...51شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...52شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...53شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 54شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 55شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 56شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 57شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 58شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 59شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 60شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...61شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...62شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 63شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...64شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...65شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...66شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 67شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...68شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...69شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 70شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 71شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...72شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 73شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 74شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 75شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 76شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...77شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...78شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 79شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...80شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 81شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 82شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 83شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 84شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...85شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 86شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...87شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 88شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...89شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 90شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...91شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...92شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...93شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...94شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 95شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...96شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 97شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...98شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 99شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 100شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 101شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 102شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 103شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...104شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...105شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 106شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...107شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...108شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 109شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...110شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 111شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 112شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 113شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 114شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...115شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 116شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...117شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...118شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 119شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 120شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...121شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 122شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...123شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 124شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...125شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...126شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 127شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 128شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...129شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 130شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 131شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 132شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 133شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...134شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 135شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 136شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...137شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...138شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...139شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 140شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...141شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 142شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...143شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...144شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 145شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 146شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 147شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...148شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...149شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 150شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...151شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...152شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...153شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...154شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 155شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...156شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 157شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 158شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...159شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 160شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 161شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...162شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...163شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 164شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 165شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 166شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...167شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...168شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 169شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 170شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...171شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 172شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 173شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 174شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 175شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...176شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 177شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...178شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 179شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...180شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...181شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...182شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...183شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...184شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 185شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 186شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 187شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...188شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 189شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...190شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 191شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...192شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 193شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...194شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 195شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 196شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...197شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...198شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...199شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...200شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...201شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...202شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...203شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...204شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...205شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...206شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 207شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...208شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...209شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 210شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 211شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...212شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 213شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 214شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...215شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 216شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...217شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 218شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...219شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 220شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 221شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...222شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 223شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...224شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...225شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...226شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 227شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 228شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...229شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 230شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...231شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 232شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...233شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...234شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 235شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 236شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 237شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...238شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...239شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...240شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 241شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...242شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 243شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 244شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 245شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...246شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...247شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...248ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 249شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 250شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...251شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 252شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 253شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...254شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 255شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 256شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 257شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...258شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...259شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...260شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 261شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 262شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 263شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...264شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 265شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...266شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 267شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...268شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...269شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 270شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...271شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 272شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 273شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 274شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...275شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...276شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 277شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...278شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 279شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 280شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...281شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...282شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...283شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 284شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 285شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 286شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 287شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 288شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 289شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 290شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...291شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 292شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...293شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 294شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...295شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 296شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...297شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...298شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 299شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 300شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 301شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 302شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...303شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 304شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ