کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک رخسارش که دل در پیچ و تاب انداخته است

    صد چو من شوریده را در اضطراب انداخته است

    هندوی آتش‌پرستی کافر عاشق‌کشی

    کرده عریان خویش را بر افتاب انداخته است

    عارضش آورده از خط گرده‌ای بر روی کار

    از نو آشوبی به دل‌های خراب انداخته است

    خال لب را کاتب تقدیر در تحریر صنع

    نقطه‌ای بر روی خط انتخاب انداخته است

    از لب و دندان او کردم سؤال آهسته گفت

    عقد مروارید ساقی در شراب انداخته است

    نیست اصلا رحم در دل گلرخان دهر را

    بی‌سبب قصاب خود را در عذاب انداخته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha