کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود آتش

    بشویی گر به دریا روی، دریا می‌شود آتش

    چو بر دل بگذرد یاد رخت عالم خبر دارد

    به هر جایی که افتد زود رسوا می‌شود آتش

    گرفتارم به دست تندخوی شعله‌بالایی

    که برخیزد چو از جا تا ثریا می‌شود آتش

    دل سرگشته را در آرزوی دیدن رویت

    چه شد امروز اگر آب است فردا می‌شود آتش

    مبادا تا کسی هم‌صحبت روشن‌دلان گردد

    چون بر آیینه افتد گرم سودا می‌شود آتش

    رفاقت کردن ناجنس چون سنگ است و چون آهن

    چو با هم آشنا گردند پیدا می‌شود آتش

    چنان از سینه‌ام قصاب برق آه می‌ریزد

    که گر در بحر آب افتد سراپا می‌شود آتش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha