به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
قوّتی نه در تن من نه توانی مانده بود
کافرم گر بی تو در جسمم روانی مانده بود
تا چو شاهین نظر کردی سفر از دیدهام
بی تو مژگانم تهی چون آشیانی مانده بود
تا به طوف مشهد از چشمم نهادی پا برون
جویبار دیده بی سرو روانی مانده بود
رو به هر منزل که میرفتی دل غمدیدهام
بر سر فرسنگ چون سنگ نشانی مانده بود
آرزویی بود کز شوق جمالت داشتم
بی وصالت در تنم گر نیم جانی مانده بود
بود بهر آنکه به گویم دعای دولتت
گر به کامم شام هجرانت زبانی مانده بود
در رهت منزل به منزل دیده پر حسرتم
هر قدم چون نقش پای کاروانی مانده بود
در رکابت بود صبر و عقل و هوش و جان و دل
پیکرم برجا چو مشت استخوانی مانده بود
بی تو ای خورشید عالمتاب آمد بر سرم
آنچه از روز جدایی داستانی مانده بود
صورت احوال قصاب از که میپرستی که چیست
بر سر راه فراقت ناتوانی مانده بود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.