کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوختم از هجر تا جانان به فریادم رسد

    ساختم با درد تا درمان به فریادم رسد

    ماهی‌ای از جور طوفان بر کنار افتاده‌ام

    می‌طپم در خاک تا عمان به فریادم رسد

    با دل صد چاک در دنبال محمل چون جرس

    سر به زانو مانده‌ام کافغان به فریادم رسد

    بلبل نالان راه گلستان گم کرده‌ام

    کی بود کی غنچه خندان به فریادم رسد

    می‌روم چون خاک از جا کنده پیشاپیش باد

    تا کجا آن آتشین جولان به فریادم رسد

    بهر مروارید رحمت زیر آبی چون صدف

    می‌روم تا قطره نیسان به فریادم رسد

    گردنم را در کمند آورده دهر کینه‌خواه

    شهسوار عرصه میدان به فریادم رسد

    چشم آن دارم که چون در حشر بردارم فغان

    بی‌تأمل صاحب دیوان به فریادم رسد

    همچو بسمل در برش قصاب را سر بر زمین

    می‌زنم تا آنکه دارم جان به فریادم رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha