کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان دارد

    که چشمش نیم کش پیوسته ناوک در کمان دارد

    حیا و ناز و خوبی شیوه تمکین و محبوبی

    به جز جنس وفا هرچیز خواهی در دکان دارد

    در این محفل به یک شوق‌اند سوزان شمع و پروانه

    هر آن آتش که آن دارد به جان این بر زبان دارد

    شود گر خاک جسمم، می‌کند پیدا مرا تیرش

    به هر صورت که باشم استخوانم را نشان دارد

    ز ویران گشتن مأوای خویشم یاد می‌آید

    به هر سروی که می‌بینم تذروی آشیان دارد

    نه پنداری که آسان است شرح دوستی گفتن

    حدیث عشق در هر باب چندین داستان دارد

    گهی سودایی زلفم گهی شیدایی کاکل

    پریشانی مرا چون بید مجنون در میان دارد

    در اسطرلاب دل کردم چو سیر عارضش گفتم

    همین ماه است کز نظاره عالم قران دارد

    ندارد فرصت نشو و نما یک گل در این گلشن

    بهار زندگی در آستین گویا خزان دارد

    ز ناز آن دل‌ربا قصاب عمری شد که در کویش

    پی کشتن تو را در جرگه قربانیان دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha