به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند

1410عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند

طاووس قدس در قفسی جلوه می‌کند

سر آنچه می‌زند به دلم هست دود آه

یا شعله در میان خسی جلوه می‌کند

خال است بر لب تو برآورده سر ز خط

یا پای در شکر مگسی جلوه می‌کند

آیینه‌ای است بر سر راه فنا جهان

هر دم در آن مثال کسی جلوه می‌کند

در رزمگاه عرصه عالم دلاوری

هر دم سوار بر فرسی جلوه می‌‌کند

قصاب نفس بسته به پای صد آرزوست

این سگ همیشه در مرسی جلوه می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 2شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 3شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 4شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...5شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 6شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 7شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...8شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...9شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...10شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 11شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...12شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 13شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...14شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...15شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 16شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 17شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 18شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...19شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...20شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 21شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...22شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...23شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...24شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...25شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 26شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...27شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 28شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 29شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...30شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 31شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 32شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...33شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...34شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 35شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 36شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 37شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...38شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...39شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 40شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 41شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...42شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 43شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 44شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 45شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 46شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...47شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 48شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...49شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 50شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...51شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...52شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...53شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...54شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...55شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 56شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 57شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 58شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...59شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 60شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...61شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 62شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...63شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 64شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...65شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 66شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 67شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...68شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...69شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...70شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...71شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...72شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...73شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...74شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...75شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...76شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...77شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 78شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...79شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...80شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 81شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 82شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...83شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 84شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 85شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...86شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 87شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...88شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 89شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...90شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 91شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 92شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...93شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 94شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...95شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...96شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...97شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 98شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 99شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...100شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 101شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...102شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 103شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...104شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...105شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 106شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 107شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 108شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...109شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...110شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...111شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 112شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...113شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 114شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 115شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 116شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...117شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...118شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...119ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 120شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 121شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...122شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 123شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 124شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...125شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 126شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 127شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 128شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...129شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...130شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...131شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 132شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 133شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 134شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...135شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 136شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...137شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 138شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...139شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...140شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 141شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...142شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 143شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 144شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 145شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...146شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...147شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 148شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...149شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 150شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 151شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...152شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...153شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...154شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 155شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 156شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 157شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 158شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 159شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 160شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 161شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...162شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 163شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...164شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 165شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...166شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 167شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...168شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...169شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 170شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 171شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 172شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 173شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...174شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 175شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ