به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نیست

1520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نیست

همچو گل در صحبت باد صبایی بیش نیست

نقد حسن او به دست ما چو آید می‌رود

وصل عاشق را به کف رنگ حنایی بیش نیست

دیده باطن دو عالم را تماشا می‌کند

چشم ظاهربین چراغ پیش‌ پایی بیش نیست

عاشق از یک دیدن قاتل تسلی می‌شود

کشته او را نگاهش خون‌بهایی بیش نیست

مقصد رندان ز عالم واله هم گشتن است

ورنه این آیینه گیتی نمایی بیش نیست

زاد راهی گیر ای قصاب آمد وقت کوچ

کاین همه معموره یک مهمان‌سرایی بیش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 2شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...3شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...4شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 5شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 6شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...7شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 8شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 9شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 10شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 11شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...12شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...13شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 14شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...15شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 16شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 17شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 18شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 19شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...20شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 21شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...22شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 23شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...24شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 25شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...26شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...27شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...28شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...29شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 30شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...31شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 32شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...33شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 34شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 35شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 36شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 37شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 38شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...39شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...40شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 41شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...42شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...43شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 44شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...45شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 46شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 47شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 48شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 49شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...50شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 51شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...52شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...53شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 54شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 55شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...56شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 57شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...58شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 59شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...60شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...61شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 62شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 63شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...64شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 65شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 66شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 67شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 68شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...69شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 70شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 71شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...72شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...73شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...74شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 75شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...76شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 77شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...78شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...79شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 80شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 81شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 82شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...83شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...84شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 85شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...86شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...87شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...88شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...89شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 90شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...91شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 92شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 93شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...94شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 95شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 96شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...97شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...98شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 99شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 100شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 101شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...102شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...103شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 104شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 105شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...106شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 107شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 108شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 109شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 110شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...111شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 112شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...113شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 114شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...115شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...116شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...117شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...118شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...119شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 120شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 121شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 122شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...123شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 124شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...125شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 126شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...127شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 128شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...129شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 130شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 131شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...132شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...133شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...134شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...135شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...136شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...137شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...138شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...139شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...140شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...141شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 142شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...143شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...144شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 145شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 146شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...147شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 148شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 149شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...150شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 151شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...152شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 153شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...154شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 155شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 156شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...157شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 158شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...159شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...160شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...161شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 162شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 163شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...164شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 165شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...166شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 167شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...168شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...169شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 170شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 171شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 172شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...173شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...174شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...175شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 176شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...177شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 178شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 179شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 180شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...181شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...182شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...183ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 184شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 185شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...186شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 187شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 188شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...189شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 190شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 191شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 192شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...193شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...194شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...195شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 196شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 197شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 198شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...199شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 200شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...201شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 202شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...203شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...204شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 205شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...206شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 207شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 208شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 209شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...210شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...211شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 212شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...213شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 214شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 215شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...216شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...217شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...218شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 219شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 220شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 221شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 222شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 223شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 224شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 225شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...226شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 227شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...228شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 229شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...230شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 231شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...232شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...233شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 234شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 235شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 236شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 237شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...238شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 239شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ