کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه روشن شد

    به نور شمع چون شد آشنا پروانه روشن شد

    خیال لعل ساقی آتشی افکنده در جانم

    که می چون شعله آهم در این پیمانه روشن شد

    حدیث عشق‌بازی بیش از این مخفی نمی‌ماند

    به رندان نظرباز آخر این افسانه روشن شد

    پدید آمد چو صبح این نور حسن کیست حیرانم

    که شه را خانه و درویش را ویرانه روشن شد

    ز اوضاع جهان سرگشته چون فانوس می‌گردم

    ز مهرت تا چراغ مسجد و می‌خانه روشن شد

    نظر قصاب رو بر آستان شاه مردان کن

    که از عکسش چراغ محرم و بیگانه روشن شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha