به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ

1310عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ

شیر فلک به کاسه مهتاب کرده یخ

در کنج غنچه لب شیرین گل‌رخان

از سردی آب بوسه چو عناب کرده یخ

بیدار دانی از چه نگردند گل‌رخان

در رهگذار دیده‌شان خواب کرده یخ

در آتش تنور جهان‌سوز کله‌پز

قلاب آب و دیزی سیراب کرده یخ

استاد و کاسه‌شور و خریدار مانده خشک

دیگ حلیم و کاسه قنداب کرده یخ

باغ و درخت و چشمه و بستان و باغبان

کشت و زمین و حاصل ارباب کرده یخ

چوپان و چوب و لاشکش و گوسفند و گاو

ساطور و سنگ و مصقل قصاب کرده یخ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 2شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 3شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 4شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...5شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 6شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...7شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 8شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...9شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 10شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...11شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...12شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...13شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...14شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 15شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...16شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 17شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...18شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 19شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 20شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 21شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 22شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 23شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...24شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...25شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 26شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...27شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...28شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 29شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...30شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 31شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 32شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 33شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 34شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...35شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 36شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...37شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...38شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 39شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 40شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...41شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 42شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...43شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 44شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...45شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...46شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 47شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 48شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...49شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 50شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 51شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 52شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 53شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...54شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 55شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 56شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...57شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...58شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...59شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 60شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...61شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 62شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...63شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...64شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 65شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 66شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 67شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...68شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...69شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 70شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...71شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...72شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...73شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...74شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 75شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...76شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 77شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 78شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...79شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 80شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 81شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...82شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...83شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 84شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 85شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 86شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...87شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...88شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 89شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 90شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...91شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 92شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 93شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 94شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 95شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...96شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 97شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...98شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 99شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...100شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...101شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...102شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...103شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...104شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 105شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 106شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 107شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...108شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 109شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...110شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 111شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...112شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 113شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...114شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 115شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 116شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...117شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...118شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...119شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...120شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...121شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...122شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...123شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...124شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...125شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...126شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 127شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...128شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...129شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 130شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 131شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...132شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 133شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 134شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...135شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 136شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...137شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 138شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...139شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 140شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 141شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...142شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 143شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...144شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...145شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...146شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 147شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 148شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...149شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 150شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...151شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 152شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...153شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...154شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 155شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 156شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 157شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...158شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...159شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...160شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 161شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...162شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 163شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 164شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 165شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...166شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...167شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...168ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 169شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 170شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...171شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 172شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 173شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...174شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 175شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 176شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 177شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...178شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...179شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...180شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 181شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 182شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 183شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...184شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 185شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...186شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 187شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...188شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...189شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 190شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...191شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 192شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 193شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 194شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...195شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...196شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 197شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...198شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 199شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 200شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...201شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...202شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...203شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 204شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 205شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 206شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 207شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 208شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 209شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 210شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...211شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 212شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...213شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 214شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...215شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 216شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...217شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...218شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 219شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 220شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 221شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 222شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...223شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 224شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ