به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌باشد

1460عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌باشد

خلاصی از دیار عشق بی خواری نمی‌باشد

چو از قید قفس فارغ شدم در دام افتادم

مصیبت‌دیده را یارای خودداری نمی‌باشد

به دور انداز از دوش این سر پرشور و فارغ شو

که تن را راحتی غیر از سبکباری نمی‌باشد

چه مست غفلتی؟ یک‌چند ترک باده‌نوشی کن

که هرگز دردسر در جام هشیاری نمی‌باشد

ز دست‌اندازِ بی‌انداز او قصاب دانستم

که رحمی در دل خوبان بازاری نمی‌باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 2شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...3شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...4شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...5شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...6شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 7شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...8شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 9شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...10شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 11شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 12شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 13شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 14شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 15شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...16شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...17شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 18شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...19شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...20شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 21شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...22شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 23شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 24شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 25شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 26شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...27شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 28شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...29شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...30شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 31شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 32شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...33شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 34شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...35شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 36شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...37شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...38شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 39شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 40شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...41شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 42شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 43شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 44شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 45شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...46شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 47شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 48شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...49شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...50شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...51شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 52شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...53شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 54شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...55شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...56شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 57شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 58شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 59شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...60شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...61شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 62شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...63شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...64شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...65شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...66شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 67شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...68شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 69شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 70شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...71شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 72شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 73شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...74شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...75شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 76شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 77شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 78شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...79شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...80شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 81شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 82شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...83شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 84شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 85شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 86شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 87شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...88شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 89شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...90شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 91شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...92شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...93شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...94شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...95شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...96شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 97شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 98شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 99شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...100شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 101شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...102شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 103شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...104شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 105شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...106شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 107شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 108شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...109شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...110شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...111شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...112شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...113شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...114شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...115شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...116شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...117شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...118شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 119شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...120شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...121شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 122شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 123شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...124شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 125شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 126شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...127شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 128شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...129شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 130شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...131شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 132شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 133شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...134شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 135شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...136شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...137شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...138شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 139شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 140شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...141شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 142شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...143شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 144شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...145شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...146شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 147شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 148شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 149شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...150شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...151شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...152شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 153شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...154شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 155شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 156شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 157شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...158شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...159شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...160ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 161شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 162شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...163شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 164شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 165شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...166شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 167شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 168شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 169شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...170شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...171شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...172شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 173شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 174شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 175شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...176شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 177شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...178شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 179شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...180شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...181شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 182شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...183شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 184شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 185شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 186شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...187شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...188شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 189شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...190شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 191شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 192شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...193شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...194شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...195شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 196شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 197شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 198شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 199شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 200شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 201شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 202شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...203شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 204شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...205شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 206شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...207شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 208شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...209شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...210شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 211شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 212شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 213شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 214شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...215شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 216شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ