به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قصاب کاشانی

قصاب کاشانیغزلیاتشمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو است

1350عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است

بر روی چو گل زلف چلیپاش لطیف است

چشم سیه‌اش نام خدا معدن ناز است

طرز نگه نرگس شهلاش لطیف است

هر لحظه کند جلوه چو طاووس به رنگی

ای دل نگران شو که تماشاش لطیف است

رخسار گل و لب گل و بالا گل و تن گل

چون دسته گل جملهٔ اعضاش لطیف است

در وصف رخ و لعل و خط و قامت رعناش

قصاب چه گویم که سراپاش لطیف است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۶: آن شوخ دل‌آر رخ زیباش لطیف است 2شمارهٔ ۵۷: بر هر که نیک دیده گشادم فنای تو اس ...3شمارهٔ ۵۸: روزی که کرد گردون غم‌های یار قسمت 4شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 5شمارهٔ ۵۹: هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است 6شمارهٔ ۶۰: ای خوش آن عالم که در وی راه پای غم ...7شمارهٔ ۶۱: می‌کنم طوفی نمی‌دانم که طوف کوی کی ...8شمارهٔ ۶۲: پیش شمشیر تو تسلیم شدن دین من است 9شمارهٔ ۶۳: یک نفس بی یاد جانان زندگانی مشکل ا ...10شمارهٔ ۶۴: در کف عاشق به غیر برگ کاهی بیش نیس ...11شمارهٔ ۶۵: اگر داغ جنون خون بر دل ما می‌کند م ...12شمارهٔ ۶۶: به رخ شکستن طرف کلاه بابت کیست 13شمارهٔ ۶۷: یاد تو مونس شب تار من است 14شمارهٔ ۶۸: با تو همین یک سخنم آرزو است 15شمارهٔ ۶۹: در شهربند عمر که کس را دلیل نیست 16شمارهٔ ۷۰: آن کس که بار عشق به آهی کشیده است 17شمارهٔ ۷۱: منم که وصف تو آرایش بیان من است 18شمارهٔ ۷۲: بر سر تو را چه طره کاکل شکسته است 19شمارهٔ ۷۳: آتشین‌خو دلبری دارم که عالم زار او ...20شمارهٔ ۷۴: سرم ز مَندَل و دوشم گر از عبا خالی ...21شمارهٔ ۷۵: ماییم که جز اشگ ندامت بر ما نیست 22شمارهٔ ۷۶: آنکه همچون جان تنگت دست در آغوش دا ...23شمارهٔ ۷۷: کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته ...24شمارهٔ ۷۸: باد رنجور آن تنی کز درد او بیمار ن ...25شمارهٔ ۷۹: آرام نگاهت ز دل سنگ گرفته است 26شمارهٔ ۸۰: سیر دنیا یک قدم نشو و نمایی بیش نی ...27شمارهٔ ۸۱: خال عنبربو جدا و خط مشگین‌مو جدا ا ...28شمارهٔ ۸۲: تن چه باشد چاردیوار بنای عاریت 29شمارهٔ ۸۳: خوشه خرمن ما را دل صد چاک بس است 30شمارهٔ ۸۴: روی بر آیینه ز آن رخسار می‌گویم حد ...31شمارهٔ ۸۵: همرهان بر سینه بی دلدار سنگ ما عبث 32شمارهٔ ۸۶: ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث 33شمارهٔ ۸۷: از کج‌نهاد سرنزند جز بیان کج 34شمارهٔ ۸۸: ای خطّت از قلمرو خوبی ستانده باج 35شمارهٔ ۸۹: خون می‌خورم ز عشق و مدارم گرفته او ...36شمارهٔ ۹۰: روز اول چون حباب از هم‌نشینی‌های م ...37شمارهٔ ۹۱: خط چو سر زد عارض دلدار می‌یابد فرح 38شمارهٔ ۹۲: رفت شب تا پرده از رخسار بگشاید صبا ...39شمارهٔ ۹۳: دمید خط ز لب یار و شد بهار قدح 40شمارهٔ ۹۴: مبین به عارض آن سبز گندمین گستاخ 41شمارهٔ ۹۵: تنها در این هوا نه همین آب کرده یخ 42شمارهٔ ۹۶: ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ 43شمارهٔ ۹۷: آن را که داغ عشقش پا تا به سر نباش ...44شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند 45شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان ...46شمارهٔ ۱۰۰: بوی عود و بید در مجمر مشخص می‌شود 47شمارهٔ ۱۰۱: به عشقی کرده‌ام در بحر مأوا تا چه ...48شمارهٔ ۱۰۲: بیرون خیالت از دل غافل نمی‌رود 49شمارهٔ ۱۰۳: اسیران را زیانی از گرفتاری نمی‌با ...50شمارهٔ ۱۰۴: به هر نفس دلم از داغ یار لرزد و ر ...51شمارهٔ ۱۰۵: عزیزا چون به من دل مهربان کردی خو ...52شمارهٔ ۱۰۶: هر دم از شوق تو چشم اشگبارم گل کن ...53شمارهٔ ۱۰۷: در حدیث لعلش آتش از زبان می‌چکد 54شمارهٔ ۱۰۸: برافکندی ز رخ تا پرده ظلمت از جها ...55شمارهٔ ۱۰۹: لبش بر گردن عاشق بسی حقّ نمک دارد 56شمارهٔ ۱۱۰: نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گرد ...57شمارهٔ ۱۱۱: عاقبت کوی تو ما را مسکن دل می‌شود 58شمارهٔ ۱۱۲: دلم شبی که به شکّر لبی خطاب ندارد 59شمارهٔ ۱۱۳: گاه آبادم نماید گاه ویرانم کند 60شمارهٔ ۱۱۴: سر در ره جانان فدا شد چه به جا شد 61شمارهٔ ۱۱۵: عجب مدار گرم دل ز دیدگان بچکد 62شمارهٔ ۱۱۶: نشستن با تو و بر خود نبالیدن ستم ...63شمارهٔ ۱۱۷: آن سرو سیم‌اندام من چون از گلستان ...64شمارهٔ ۱۱۸: تا دست شانه در شکن زلف یار بود 65شمارهٔ ۱۱۹: ز وصلش دور بودم جان ز بس می‌رفت و ...66شمارهٔ ۱۲۰: دلم تا کرد یاد از آن رخ جانانه رو ...67شمارهٔ ۱۲۱: روز نوروز علاج شب هجران نکند 68شمارهٔ ۱۲۲: چون خونم از دو دیده گریان روان شو ...69شمارهٔ ۱۲۳: از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند 70شمارهٔ ۱۲۴: لب‌تشنه نیاز چو بی‌تاب می‌شود 71شمارهٔ ۱۲۵: تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد 72شمارهٔ ۱۲۶: روزی که خط به گرد رخش جلوه‌گر شود 73شمارهٔ ۱۲۷: عشق آن روزی که با دل‌ها نمک را تا ...74شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد 75شمارهٔ ۱۲۹: خوبان چو خنده بر من بی‌تاب کرده‌ا ...76شمارهٔ ۱۳۰: از دل اول، باده مهر کارها را می‌ب ...77شمارهٔ ۱۳۱: خورشید تف از عارض تابان تو دارد 78شمارهٔ ۱۳۲: عشق بی‌دردسر نمی‌باشد 79شمارهٔ ۱۳۳: قوّتی نه در تن من نه توانی مانده ...80شمارهٔ ۱۳۴: عمر چون بی آرزوی لعل جانان بگذرد 81شمارهٔ ۱۳۵: وصالت بی‌کسان را جمله کس باشد اگر ...82شمارهٔ ۱۳۶: هرکجا آیینه رخسار او پیدا شود 83شمارهٔ ۱۳۷: درشتی از مزاج سخت‌طینت کم نمی‌گرد ...84شمارهٔ ۱۳۸: از آن رو سرمه دنباله‌دارش قصد جان ...85شمارهٔ ۱۳۹: در دل به جز از عکس رخ دوست نگنجد 86شمارهٔ ۱۴۰: نه دل جدا ز تو بیدادگر توانم کرد 87شمارهٔ ۱۴۱: اسیران جای هم از خاک دامن‌گیر هم ...88شمارهٔ ۱۴۲: بیا که بی گل رویت دلم قرار ندارد 89شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد 90شمارهٔ ۱۴۴: در دل خیال یار بسی جلوه می‌کند 91شمارهٔ ۱۴۵: آن کس که شبی دیده بیدار ندارد 92شمارهٔ ۱۴۶: ز من دل برده دلداری که از اهل وفا ...93شمارهٔ ۱۴۷: چون شامِ قدر بر همه مستور می‌شود 94شمارهٔ ۱۴۸: هر دل که تیر غمزه او را هدف شود 95شمارهٔ ۱۴۹: سوختم از هجر تا جانان به فریادم ر ...96شمارهٔ ۱۵۰: خوب‌رویان چون سپاه غمزه را رو می‌ ...97شمارهٔ ۱۵۱: نه همین زآتش عشقت دل و جان می‌سوز ...98شمارهٔ ۱۵۲: عشق‌بازان جمله گلچین گستان تواند 99شمارهٔ ۱۵۳: به چشم عبرت اوضاع جهان گر، دیدنی ...100شمارهٔ ۱۵۴: ای تیغ غمزه تو به وقت غضب لذیذ 101شمارهٔ ۱۵۵: پس از دیدار قاصد چون فتادم دیده ب ...102شمارهٔ ۱۵۶: می‌کند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگ ...103شمارهٔ ۱۵۷: صبح وصال را اثر آمد هزار شکر 104شمارهٔ ۱۵۸: چو باز کرد شکرخنده شد اسیر شکر 105شمارهٔ ۱۵۹: ای خرم آن زمان که بود یار در کنار 106شمارهٔ ۱۶۰: بتی دارم به حسن از کافرستان کافرس ...107شمارهٔ ۱۶۱: ندیدم چون تو شوخ از سرکشی برگشته‌ ...108شمارهٔ ۱۶۲: دارم بتی ز کج کلهان کج‌کلاه‌تر 109شمارهٔ ۱۶۳: شد مرا تا دل ز عکسی روی آن جانانه ...110شمارهٔ ۱۶۴: عشق داد از درد او هر لحظه پیغام د ...111شمارهٔ ۱۶۵: آب شد دل دست و پا از من نمی‌آید د ...112شمارهٔ ۱۶۶: شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه ...113شمارهٔ ۱۶۷: ای کعبه ارباب وفا کوی رفوگر 114شمارهٔ ۱۶۸: در قفس جا دارم و غافل ز صیادم هنو ...115شمارهٔ ۱۶۹: تار قانون جهان ساز نگردد هرگز 116شمارهٔ ۱۷۰: آن روز که کردند به دل تخم وفا سبز 117شمارهٔ ۱۷۱: با دل غم‌دیده‌ای صیدافکن عاشق‌نوا ...118شمارهٔ ۱۷۲: گر شوی آشنا به سوز و گداز 119شمارهٔ ۱۷۳: بازم از خون جگر دیده تر شد لبریز 120شمارهٔ ۱۷۴: در دلم عیشی که می‌بینم غم یار است ...121شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است ...122شمارهٔ ۱۷۶: غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس 123شمارهٔ ۱۷۷: حجاب از رخ چو بردار نگاهش 124شمارهٔ ۱۷۸: گه انیس دشت و گاهی محرم گلزار باش 125شمارهٔ ۱۷۹: به نوعی گرم رفت از سینه بیرون تیر ...126شمارهٔ ۱۸۰: کنی گر رو به صحرا روی صحرا می‌شود ...127شمارهٔ ۱۸۱: ای دل همیشه طالب دیدار یار باش 128شمارهٔ ۱۸۲: قانع دلا به خشگ و تر روزگار باش 129شمارهٔ ۱۸۳: مهی دارم که هرگه پرده بردارد ز رخ ...130شمارهٔ ۱۸۴: به پاسبانی یک قطره آب گوهر خویش 131شمارهٔ ۱۸۵: ماییم و درد و داغ دل بی‌قرار خویش 132شمارهٔ ۱۸۶: هزار حیف کزین عمر پنج‌روزه خویش 133شمارهٔ ۱۸۷: صدای بال جبریل است آواز پر تیرش 134شمارهٔ ۱۸۸: بدان قرار که تن را بود به جان اخل ...135شمارهٔ ۱۸۹: عشق آمد و مرا ز الم می‌کند خلاص 136شمارهٔ ۱۹۰: می‌کند بی‌گنه‌ام هر نفس آن یار قص ...137شمارهٔ ۱۹۱: منم فتاده به راه تو خاکسار مشخّص 138شمارهٔ ۱۹۲: ای پای تا به سر همه عضوت تمام، فی ...139شمارهٔ ۱۹۳: چندان‌که حمد و سجده بود در نماز ف ...140شمارهٔ ۱۹۴: می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتر ...141شمارهٔ ۱۹۵: می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی ...142شمارهٔ ۱۹۶: دل به دهر حیله‌گر دادم غلط کردم غ ...143شمارهٔ ۱۹۷: یار هجران وفا کند به غلط 144شمارهٔ ۱۹۸: چون سبزه از کنار گلستان دمیده خط 145شمارهٔ ۱۹۹: به هر کجا که روی باشدت خدا حافظ 146شمارهٔ ۲۰۰: گوییا خط عارض آن دل‌ربا را کرده ح ...147شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ 148شمارهٔ ۲۰۲: من که در بزم تو دارم راه پایی همچ ...149شمارهٔ ۲۰۳: ای ز رخسار تو شب سوختن آموخته شمع 150شمارهٔ ۲۰۴: هم در زمین و هم به سما می‌کنم سما ...151شمارهٔ ۲۰۵: ای قدّ تو چون معنی برجسته مصرع 152شمارهٔ ۲۰۶: لب آن شوخ طالب علم خندان است در و ...153شمارهٔ ۲۰۷: ز دیدن تو شود دیده را حیا مانع 154شمارهٔ ۲۰۸: بسوز بر تن خاکی ز داغ یار چراغ 155شمارهٔ ۲۰۹: تنها نه دل لاله کباب است در این ب ...156شمارهٔ ۲۱۰: رویت از آیینه ای دلدار می‌گیرم سر ...157شمارهٔ ۲۱۱: روز و شب در بزم دوران بی‌قرارم هم ...158شمارهٔ ۲۱۲: دیده تا چند به دیوار تو یا شاه نج ...159شمارهٔ ۲۱۳: مقصد عاشق همین یار است دنیا بر طر ...160شمارهٔ ۲۱۴: گر نخواهی سازدت در بزم بی‌مقدار ح ...161شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاش ...162شمارهٔ ۲۱۶: گشت آن روزی که پیدا در سرم سودای ...163شمارهٔ ۲۱۷: می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر ...164شمارهٔ ۲۱۸: کم خور ای روشن‌ضمیر از سفره دو نا ...165شمارهٔ ۲۱۹: ای در نظرم نشو و نمای تو مبارک 166شمارهٔ ۲۲۰: پس از وفاتم اگر بگذری تو بر سر خا ...167شمارهٔ ۲۲۱: دهری که از او کام روا نیست چه حاص ...168شمارهٔ ۲۲۲: عالم همه باطل غم عالم همه باطل 169شمارهٔ ۲۲۳: برنمی‌آید به کار کس ثبات بی محل 170شمارهٔ ۲۲۴: نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می ...171شمارهٔ ۲۲۵: ز حرف مدعی از الفت دلدار می‌ترسم 172شمارهٔ ۲۲۶: ای شمع دل‌افروز به قربان تو گردم 173شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ن ...174شمارهٔ ۲۲۸: تا بار عشق بر دل پرغم گذاشتیم 175شمارهٔ ۲۲۹: ما اسیران همه مرغان خوش‌الحان همی ...176شمارهٔ ۲۳۰: شد گرم تمنای تو سودای نگاهم 177شمارهٔ ۲۳۱: من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثم ...178شمارهٔ ۲۳۲: به عشق تو گر سر نبازم چه سازم 179شمارهٔ ۲۳۳: تا خون خویش در ره جانانه ریختیم 180شمارهٔ ۲۳۴: میان خوب‌رویان تا نمودند انتخاب ا ...181شمارهٔ ۲۳۵: در عشق عاقبت به بلا مبتلا شدیم 182شمارهٔ ۲۳۶: چگونه پیش تو آیم فسانه‌ای که ندار ...183شمارهٔ ۲۳۷: زآتش عشق تو در هرجا که مأوا می‌کن ...184شمارهٔ ۲۳۸: ای خوش آن روز که از خواب گران برخ ...185شمارهٔ ۲۳۹: عاشقم عاشقم به یار قسم 186شمارهٔ ۲۴۰: در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم 187شمارهٔ ۲۴۱: بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد د ...188شمارهٔ ۲۴۲: مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم 189شمارهٔ ۲۴۳: شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دا ...190شمارهٔ ۲۴۴: سوختم مهر یار را نازم 191شمارهٔ ۲۴۵: درون آشیان از بیضه تا من سر برآور ...192شمارهٔ ۲۴۶: گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌دا ...193شمارهٔ ۲۴۷: ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم 194شمارهٔ ۲۴۸: کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم 195شمارهٔ ۲۴۹: کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم 196شمارهٔ ۲۵۰: به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌د ...197شمارهٔ ۲۵۱: تا چون نگه توان شد دور از میان مر ...198شمارهٔ ۲۵۲: بهر قتلم داد پیغامی که من می‌خواس ...199شمارهٔ ۲۵۳: با آنکه در قلمرو هستی یگانه‌ام 200شمارهٔ ۲۵۴: گفت دلبر بر من از حسرت نگر گفتم ب ...201شمارهٔ ۲۵۵: همان به دیده غباری که داشتم دارم 202شمارهٔ ۲۵۶: زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم 203شمارهٔ ۲۵۷: روزی به دو زانو بر دلدار نشستم 204شمارهٔ ۲۵۸: به چشم کم مبین بر ان من در خسته‌ج ...205شمارهٔ ۲۵۹: ساقی کجاست کز می گلگون نشسته باشی ...206شمارهٔ ۲۶۰: شدم تسلیم درکوی تو منزل را تماشا ...207ارهٔ ۲۶۱: ساقی بیا و در قدح از لطف باده کن 208شمارهٔ ۲۶۲: داغ دل را کرد از چاک آشکارا پیرهن 209شمارهٔ ۲۶۳: نه همچون خال بر کنج لبش جا می‌توا ...210شمارهٔ ۲۶۴: عمری است سراسر که به آزار منم من 211شمارهٔ ۲۶۵: خوش عشرتی است با دل دانا گریستن 212شمارهٔ ۲۶۶: کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال م ...213شمارهٔ ۲۶۷: سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن 214شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن 215شمارهٔ ۲۶۹: ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان 216شمارهٔ ۲۷۰: سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از ...217شمارهٔ ۲۷۱: عالما علم ز دل‌ها نه تو داری و نه ...218شمارهٔ ۲۷۲: حسن تو از نور است و جان، نیمی از ...219شمارهٔ ۲۷۳: من نمی‌گویم که منع نرگس غماز کن 220شمارهٔ ۲۷۴: مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو 221شمارهٔ ۲۷۵: عالمی را کرده سرگردان طواف کوی تو 222شمارهٔ ۲۷۶: درد او هرچند بسیار است در جان باش ...223شمارهٔ ۲۷۷: رفتی ز چشم و ماند به‌جا ماجرای تو 224شمارهٔ ۲۷۸: بیا ای بلبل از من گفتگوهای حزین ب ...225شمارهٔ ۲۷۹: حدیث شام هجر از بلبل طرف چمن بشنو 226شمارهٔ ۲۸۰: به خطّش می‌توان گردید رام آهسته آ ...227شمارهٔ ۲۸۱: می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ ...228شمارهٔ ۲۸۲: شد از فراق توام قامت کشیده خمیده 229شمارهٔ ۲۸۳: منم در عاشقی هم‌طالع پروانه افتاد ...230شمارهٔ ۲۸۴: ای نگه با نظرت هم می و هم میخانه 231شمارهٔ ۲۸۵: با صبر ساختم به وفا می‌برم پناه 232شمارهٔ ۲۸۶: کی جز لبش به جای دگر می‌برم پناه 233شمارهٔ ۲۸۷: ترک سر ناگفته دل بر مهر جانان بست ...234شمارهٔ ۲۸۸: ای شب‌چراغ دل‌ها صهبا است در پیال ...235شمارهٔ ۲۸۹: دلا به کار جهان اضطراب یعنی چه 236شمارهٔ ۲۹۰: ز خود در عشق چون پروانه باید بی‌خ ...237شمارهٔ ۲۹۱: تا کی به بزم شوق غمت جا کند کسی 238شمارهٔ ۲۹۲: تا کی فراق‌نامه‌ات انشا کند کسی 239شمارهٔ ۲۹۳: شود بس از نگاهی عارض آن تندخو رنگ ...240شمارهٔ ۲۹۴: به قدر دوستی بر حال مشتاقان نظر د ...241شمارهٔ ۲۹۵: آنکه رخ بنمود و روشن ساخت جان در ...242شمارهٔ ۲۹۶: رخ نمودی عاشقم کردی گذشتی یار هی 243شمارهٔ ۲۹۷: یاد ما هرگز نکردی یار هی 244شمارهٔ ۲۹۸: جان من گر شدی از صحبت من سیر بگوی 245شمارهٔ ۲۹۹: می‌کنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی 246شمارهٔ ۳۰۰: هرگز به کام دل ننشستیم رو‌به‌روی 247شمارهٔ ۳۰۱: ای مهر دل‌فروز گل روی کیستی 248شمارهٔ ۳۰۲: ای تندخو ز چیست که یارم نمی‌شوی 249شمارهٔ ۳۰۳: نفس در سینه‌ام چون ناله تار است پ ...250شمارهٔ ۳۰۴: در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های 251شمارهٔ ۳۰۵: بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا ...252شمارهٔ ۳۰۶: بازآ که ز دل زنگ‌زدا بلکه تو باشی 253شمارهٔ ۳۰۷: بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباش ...254شمارهٔ ۳۰۸: بگذشت ز حد کار دل زار کجایی 255شمارهٔ ۳۰۹: به خود چند ای دل بی‌طاقت از افسان ...256شمارهٔ ۳۱۰: مگر آن زمان به حال دل من رسیده با ...257شمارهٔ ۳۱۱: بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی 258شمارهٔ ۳۱۲: در ره عشق اگر پیرو دردی مردی 259شمارهٔ ۳۱۳: در زمان ما نمی‌بارد سحاب زندگی 260شمارهٔ ۳۱۴: بر رخ هر آرزو در بند تا محرم شوی 261شمارهٔ ۳۱۵: بتی دارم که لعلش با لب کوثر کند ب ...262شمارهٔ ۳۱۶: مطلع نگاهم شد باز کرده آغوشی 263شمارهٔ ۳۱۷: نیست هم‌دردی که بردارد ز دل بار ک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ